رفتن به بهشت شرط و شروطی دارد
يکشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۳۸
همزمان با سالروز ولادت شهید "سعید پایروند" در وصیتنامه این شهید بزگوار میخوانیم: رفتن به بهشت شرط و شروطی دارد برای رفتن به بهشت، انسان در هر برهه امتحان میشود که اگر از این امتحان سربلند بیرون آید بهشت را دریافت میکند...
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید سعید پایروند، بیست و چهارم فروردین ۱۳۴۹ در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش ابوالفضل، راننده بود و مادرش خدیجه نام داشت و دانشآموز دوم متوسطه در رشته ریاضی بود. این شهید گرانقدر از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، بیست و پنجم بهمن ۱۳۶۴ در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
متن وصیتنامه شهید سعید پایروند:
هدف و انگیزه من از رفتن به جبهه، مسئولیتی بود که بر دوشم سنگینی میکرد و در این برهه از زمان که ندای «هل من ناصرٍ ینصرنی؟» حسین(ع) بار دیگر از صحراهای کربلای ایران، به گوش میرسد، بر خود واجب دانستم که به جبهه بیایم تا شاید بتوانم کوچکترین کمکی به انقلاب نمایم.
جبههها، محل نور و محلی است که در آن معنویت، نمایان است، محلی است که انسان کلاً عوض میشود و محلی است که از خانه انسان، بهتر و جاذبهاش بیشتر است و انسان در جبهه با چهرههای نورانی و بَشّاشی روبرو میشود که شاید در شهر و در پشت جبهه نتوان آنها را دید.
جبهه، محلی است که عاشقان زیادی تربیت کرده است که همگی در امتحان خود قبول شدهاند. در جبهه، معشوق یعنی خدا، و خدا خود را به وضوح نشان میدهد طوری که دیگر، نمیتوان از آن دست کشید زیرا عاشقی که معشوق داشته باشد تا به معشوق خود نرسد باز نمیایستد حتی اگر جان خود را از دست بدهد. در جبههها معشوق واقعی خداست.
بهشت را به بها میدهند نه به بهانه
این دنیا محل گذر است یعنی این دنیای خاکی ناپایدار است و انسان، بیوفاتر از دنیا چیزی پیدا نمیکند. ما به این دنیا قدم نهادیم و خدا از این کار هدفی داشت. خداوند بسیار ارحم الراحمین است و به قول شهید بهشتی: «بهشت را به بها میدهند نه به بهانه.» رفتن به بهشت شرط و شروطی دارد. برای رفتن به بهشت، انسان در هر برهه امتحان میشود که اگر از این امتحان سربلند بیرون آید بهشت را دریافت میکند.
البته این آزمایشها را میتوان فرایض دینی، دوری از گناه و معصیت و برخورد با انسانهای مختلف برشمرد که برای هر کدام نمره و نتیجهای در نظر گرفته شده است و انجام این کارها بسیار سخت است. مثلاً، آیا شما تا به حال توانستهاید در عرض یک روز، خود را از غیبت و دروغ باز دارید؟ بنابراین انسان در طول زندگی، باید آزمایشهای سخت و بسیار مشکلی را پس بدهد که خداوند در حدیث قدسی میفرماید: «هر کس مرا طلب کند مرا میخواهد، هر کس مرا بخواهد مرا دوست دارد، هر کس مرا دوست دارد به من عشق میورزد و عاشق میشود، هر کس که عاشق من شد من عاشق او میشوم و هر کس که من عاشق او شدم بهترین چیزی را که در اختیار دارد از او میگیرم و او را پیش خود میبرم.» آری! این است نتیجه کار عاشقان خدا.
توکل به خدا داشته باشید
همچنین میخواهم، همه مرا حلال کنند. اگر حرف زشتی و یا عمل ناروایی انجام دادهام و یا به هر طریق موجبات ناراحتی آنها را فراهم کردهام، حلالم کنند و از خانواده ی عزیزم میخواهم که صبر و استقامت را پیشهی خود کنند و اگر مجروح یا معلول و یا حتی اگر شهید شدم، مادرم! «زینب»(س) و مابقی اسرای کربلای حسین(ع) را به یاد بیاور که اگر تو داغ یک فرزند خود را دیدهای، زینب(س) مادرش فاطمه(س) را در بین در و دیوار، پدرش را با فرق شکسته در محراب مسجد و برادرش را در حال مرگ دید و سپس اسیری و سختی بسیار کشید.
بنابراین راه زینب(س) را پیش گیر و توکل به خدا داشته باش، که توکل به خدا، بهترین چیزهاست. مادرم! شیر پاکت را حلالم کن و شما ای پدرم! هر چه بدی از من دیدهای مرا ببخش و عفوم کن و به یاد داشته باش که باید صبر نوح(ع) و تقوا و عمل علی(ع) را پیشه خود سازی.
خواهرم، مرا حلال کن و مرا ببخش و حجابت را حفظ کن که حجاب تو از اسلحه من بُرَّندهتر و محکمتر است و به خواهر و برادر کوچکم بگویید که سعید، پیش خدا رفته است و شما باید افتخار کنید و سربلند باشید زیرا که من در راهی قدم گذاشتم که «حسین بن علی»ها و «سیدجوادی»ها و «قنبری»ها در آن راه، جان خود را فدا کردند.
پا در جای پای شهدا قرار دهیم
و خدا را شکر میکنم که مرا در کشور ایران، در چنین زمانی، در خانوادهای اسلامی، معتقد به اسلام و شیعه دوازده امامی به دنیا آورد و رهبری چون امام بزرگوار، موسی زمان، درهم کوبنده ستمگران، بتشکن عصر و منجی نسل بشر، حضرت آیتالله العظمی خمینی را به ما عطا نمود و اینکه این توفیق را به من داد تا بین این برادران در جبهه حضور به هم رسانم و با نثار خون خود لااقل توانسته باشم کاری در راه خدا کرده باشم.
ننگ و نفرین ابدی بر من باد اگر در میدان جنگ لحظهای سستی از خود نشان دهم یا حتی برای یک لحظه مکث کنم و پایم بلرزد به خدا توکل میکنم و از او کمک میخواهم که اوست تنها بخشنده مهربان.
همچنین پس از شهادتم راضی نیستم کسی بگوید که جوان بود و حیف شد. من در راهی قدم نهادم که شهیدان بسیاری در آن راه قدم گذاشته بودند و ما این لیاقت را پیدا کردیم که پا در جای پای آنها قرار دهیم. دوستار همگی و نوکر حسین بن علی(ع) الحقیر سعید پایروند
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
متن وصیتنامه شهید سعید پایروند:
هدف و انگیزه من از رفتن به جبهه، مسئولیتی بود که بر دوشم سنگینی میکرد و در این برهه از زمان که ندای «هل من ناصرٍ ینصرنی؟» حسین(ع) بار دیگر از صحراهای کربلای ایران، به گوش میرسد، بر خود واجب دانستم که به جبهه بیایم تا شاید بتوانم کوچکترین کمکی به انقلاب نمایم.
جبههها، محل نور و محلی است که در آن معنویت، نمایان است، محلی است که انسان کلاً عوض میشود و محلی است که از خانه انسان، بهتر و جاذبهاش بیشتر است و انسان در جبهه با چهرههای نورانی و بَشّاشی روبرو میشود که شاید در شهر و در پشت جبهه نتوان آنها را دید.
جبهه، محلی است که عاشقان زیادی تربیت کرده است که همگی در امتحان خود قبول شدهاند. در جبهه، معشوق یعنی خدا، و خدا خود را به وضوح نشان میدهد طوری که دیگر، نمیتوان از آن دست کشید زیرا عاشقی که معشوق داشته باشد تا به معشوق خود نرسد باز نمیایستد حتی اگر جان خود را از دست بدهد. در جبههها معشوق واقعی خداست.
بهشت را به بها میدهند نه به بهانه
این دنیا محل گذر است یعنی این دنیای خاکی ناپایدار است و انسان، بیوفاتر از دنیا چیزی پیدا نمیکند. ما به این دنیا قدم نهادیم و خدا از این کار هدفی داشت. خداوند بسیار ارحم الراحمین است و به قول شهید بهشتی: «بهشت را به بها میدهند نه به بهانه.» رفتن به بهشت شرط و شروطی دارد. برای رفتن به بهشت، انسان در هر برهه امتحان میشود که اگر از این امتحان سربلند بیرون آید بهشت را دریافت میکند.
البته این آزمایشها را میتوان فرایض دینی، دوری از گناه و معصیت و برخورد با انسانهای مختلف برشمرد که برای هر کدام نمره و نتیجهای در نظر گرفته شده است و انجام این کارها بسیار سخت است. مثلاً، آیا شما تا به حال توانستهاید در عرض یک روز، خود را از غیبت و دروغ باز دارید؟ بنابراین انسان در طول زندگی، باید آزمایشهای سخت و بسیار مشکلی را پس بدهد که خداوند در حدیث قدسی میفرماید: «هر کس مرا طلب کند مرا میخواهد، هر کس مرا بخواهد مرا دوست دارد، هر کس مرا دوست دارد به من عشق میورزد و عاشق میشود، هر کس که عاشق من شد من عاشق او میشوم و هر کس که من عاشق او شدم بهترین چیزی را که در اختیار دارد از او میگیرم و او را پیش خود میبرم.» آری! این است نتیجه کار عاشقان خدا.
توکل به خدا داشته باشید
همچنین میخواهم، همه مرا حلال کنند. اگر حرف زشتی و یا عمل ناروایی انجام دادهام و یا به هر طریق موجبات ناراحتی آنها را فراهم کردهام، حلالم کنند و از خانواده ی عزیزم میخواهم که صبر و استقامت را پیشهی خود کنند و اگر مجروح یا معلول و یا حتی اگر شهید شدم، مادرم! «زینب»(س) و مابقی اسرای کربلای حسین(ع) را به یاد بیاور که اگر تو داغ یک فرزند خود را دیدهای، زینب(س) مادرش فاطمه(س) را در بین در و دیوار، پدرش را با فرق شکسته در محراب مسجد و برادرش را در حال مرگ دید و سپس اسیری و سختی بسیار کشید.
بنابراین راه زینب(س) را پیش گیر و توکل به خدا داشته باش، که توکل به خدا، بهترین چیزهاست. مادرم! شیر پاکت را حلالم کن و شما ای پدرم! هر چه بدی از من دیدهای مرا ببخش و عفوم کن و به یاد داشته باش که باید صبر نوح(ع) و تقوا و عمل علی(ع) را پیشه خود سازی.
خواهرم، مرا حلال کن و مرا ببخش و حجابت را حفظ کن که حجاب تو از اسلحه من بُرَّندهتر و محکمتر است و به خواهر و برادر کوچکم بگویید که سعید، پیش خدا رفته است و شما باید افتخار کنید و سربلند باشید زیرا که من در راهی قدم گذاشتم که «حسین بن علی»ها و «سیدجوادی»ها و «قنبری»ها در آن راه، جان خود را فدا کردند.
پا در جای پای شهدا قرار دهیم
و خدا را شکر میکنم که مرا در کشور ایران، در چنین زمانی، در خانوادهای اسلامی، معتقد به اسلام و شیعه دوازده امامی به دنیا آورد و رهبری چون امام بزرگوار، موسی زمان، درهم کوبنده ستمگران، بتشکن عصر و منجی نسل بشر، حضرت آیتالله العظمی خمینی را به ما عطا نمود و اینکه این توفیق را به من داد تا بین این برادران در جبهه حضور به هم رسانم و با نثار خون خود لااقل توانسته باشم کاری در راه خدا کرده باشم.
ننگ و نفرین ابدی بر من باد اگر در میدان جنگ لحظهای سستی از خود نشان دهم یا حتی برای یک لحظه مکث کنم و پایم بلرزد به خدا توکل میکنم و از او کمک میخواهم که اوست تنها بخشنده مهربان.
همچنین پس از شهادتم راضی نیستم کسی بگوید که جوان بود و حیف شد. من در راهی قدم نهادم که شهیدان بسیاری در آن راه قدم گذاشته بودند و ما این لیاقت را پیدا کردیم که پا در جای پای آنها قرار دهیم. دوستار همگی و نوکر حسین بن علی(ع) الحقیر سعید پایروند
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
نظر شما