شهید "احمد اللهیاری" بعد از 3 بار مجروحیت بالاخره شهید شد
دوشنبه, ۱۶ تير ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۲۳
نوید شاهد - شهید "احمد اللهیاری" فرمانده گردانهای امام رضا (ع) و حضرت رسولالله (ص) و مسئول محور لشکر 8 نجف اشرف بعد از 3 بار مجروحیت بالاخره در عملیات افتخارآفرین نصر 5 به شهادت رسید.
به گزارش نوید شاهد استان
قزوین، شهید احمد اللهیاری، هفتم تیرماه سال 1338 در روستای خورهشت از توابع شهرستان تاکستان در خانواده متدین و مذهبی با وضعیت اقتصادی نسبتا مناسب چشم به جهان گشود. او از کودکی با دیگر هم سن و سالهایش تفاوت داشت و بسیار پرجنب و جوش و فعال بود و از هوش و ذکاوت خاصی برخوردار بود.
به طوری که این هوش و ذکاوت بخوبی برای دیگران ملموس و آثارش براحتی در وی مشهود بوده است. شوق و ذوق بسیار و علاقه وافر او به آموختن و دانستن، پدر و مادر را بر آن داشت تا اسمش را در تنها مدرسه روستا نوشته و این آتش برافروخته در وجود وی را شعلهور گردانند.
در سالهای نخست، او برتری خود را نسبت به سایر دانشآموزان به سهولت به اثبات رساند. بطوری که توانست نظر معلمانش را بخوبی جلب نماید. معلمانش معتقد بودند که او به راحتی از عهده انجام تکالیفش بر میآید و در این رابطه مشکلی ندارد اما عطش پایانناپذیر وی برای یادگیری و آموختن، او را بر آن داشت که در کنار تکالیف و دروس مدرسه به مطالعه کتابهای مذهبی، داستانی و قرانی بپردازد.
وی در رفتار و روابط اجتماعی نیز سرآمد هم سن و سالهایش بود. روحیه گذشت و فداکاری او موجب شده بود تا دوستان زیادی داشته باشد. در رابطه با بزرگترها و بخصوص معلمانش، بسیار سنجیده عمل میکرد و همواره با احترام با آنها برخورد مینمود. سرانجام دوران ابتدایی را با موفقیت و رتبه عالی در روستا به پایان رساند.
هیچگاه کمک به دیگران را فراموش نکرد
متاسفانه به دلیل عدم وجود مدرسه در روستا و نبود وسیلهنقلیه در آن زمان مجبور به ترک تحصیل شد اما همچنان به مطالعه کتابهای غیردرسی میپرداخت. او در طول زندگی خود تحت هر شرایطی، هیچگاه کمک به پدر و مادر و دیگران را فراموش نکرد.
وی در کارهای منزل به مادرش کمک میکرد و در کارهای کشاورزی نیز به یاری پدر میشتافت. از آنجا که روحیه پر جنب و جوش و فعالی داشت، به ورزشهایی از قبیل کوهپیمایی، شنا، فوتبال و اسبسواری علاقه خاصی داشت و به انجام آن مبادرت میورزید. گاهی هم در اوقات بیکاری، به صحرانوردی میرفت. از دوران کودکی پایبند به انجام فرایض مذهبی از قبیل نماز و روزه بود.
در مراسمهای مذهبی حضور فعال داشت
این شهید بزرگوار از شرکت در مراسم سوگواری و اعیاد مذهبی بخصوص مراسم شبهای احیاء و دهه محرم غفلت نمیکرد و فعالانه در این مراسمها شرکت مینمود. او در سن 12 سالگی پس از ناامید شدن از ادامه تحصیل، جذب بازار کار شد و در شهرستان قزوین به کار گچکاری مشغول شد.
از آنجا که از قد و قامتی بلند و متناسب برخوردار بود، از طرف هیئتی که برای انتخاب اعضای گارد شاهنشاهی آمده بودند. برای عضویت در این گارد انتخاب شد و دوران سربازیاش را در آنجا گذراند. اما با وجود عضویت در گارد شاهنشاهی، هیچگاه روحیه مذهبی و دینی خود را از دست نداد و همچنان استوار و محکم، این روحیه را در خود تقویت میکرد.
از پادگان فرار کرد و به صفوف مردم پیوست
با شروع انقلاب اسلامی مردم مسلمان ایران به فرمان امام خمینی(س) از پادگان فرار و به صفوف به هم فشرده ملت مسلمان پیوست. در تسخیر پادگانهای مختلف به همراه مردم فعالانه شرکت کرد و در این رابطه نقش بسزایی داشت.
پس از پیروزی انقلاب، به خدمت در کمیته انقلاب اسلامی مشغول شد و با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عضویت این نهاد مقدس درآمد و در انجام وظایف محوله، بدون کمترین سستی و کوتاهی اقدام نمود.
در سرکوب منافقین فعالانه عمل کرد
در سرکوب منافقین و عناصر ضد انقلاب داخلی بسیار فعالانه عمل کرد تا جایی که همواره مورد خشم و کینه منافقان بود و حتی توسط انها ترور شد و از ناحیه پا مجروح گردید.
پس از شروع جنگ تحمیلی با عشق و اراداتی که به میهن اسلامی داشت به صف کاروانیان کربلا پیوست و هم صدا و هم گام با سایر رزمندگان دلیر در جبهههای حق علیه باطل فعالانه شرکت کرد و در این رابطه رشادتها و شجاعتها از خود به خرج داد.
فرمانده گردان امام رضا(ع) و حضرت رسولالله(ص) بود
و به سبب همین رشادتهای بسیار، در مدت کوتاهی به عنوان یک چهره شناخته شده و فعال درآمد و به فرماندهی گردان امام رضا(ع) و حضرت رسولالله(ص) و سپس به عنوان مسئول محور لشکر 8 نجف اشرف برگزیده شد.
پس از رسیدن به مقام فرماندهی، هیچ تغییر و تحولی در شخصیت اصلی او صورت نگرفت و او همچنان گرم و صمیمی و برادرانه با نیروهای تحت امرش برخورد میکرد و همواره خود را یک رزمنده عادی قلمداد میکرد. در دو عملیات بدر و الفجر 8 از ناحیه دست و پا بر اثر اصابت ترکش مجروح شد.
در عملیات نصر 5 به شهادت رسید
این شهید بزرگوار سرانجام در روز چهارم تیر ماه سال 66 در عملیات افتخارآفرین نصر 5 در ارتفاعات سردشت بر اثر اصابت ترکش خمپاره 120 در کانالی که وی در آن بود از ناحیه سر به شدت مجروح شد.
وی که قبل از عملیات غسل شهادت کرده و شب تا صبح را به راز و نیاز پرداخته بود بر اثر همین جراحات در راه انتقال به درمانگاه به درجه رفیع شهادت نایل آمد. او که برای رسیدن به شهادت لحظهشماری میکرد به آرزویش رسید.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
نظر شما