عزاداری در اسارت با طعم کتک خوردن/دست از عزاداری برنمیداشتیم
پنجشنبه, ۰۶ شهريور ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۴۹
نوید شاهد - «عراقیها وقتی میفهمیدند اسرا برای امام حسین(ع) عزاداری کردند، عصبانی میشدند، همه را به صف می کردند، میگفتند بنشینید و سرهایتان به سمت پائین باشد، بعد 5- 6 نفری با باتن، شیلنگ و کابل برق به جان اسرا میافتادند، همه را کتک میزدند و خرد و خمیر میکردند، سپس درب آسایشگاه را قفل میکردند و میرفتند ...» آنچه میخوانید روایت جانباز و آزاده "علی پروندی" از حال و هوای محرم در جبههها و اسارت است که تقدیم حضورتان میشود.
به گزارش نوید شاهد استان قزوین: علی پروندی قاری قرآن، ورزشکار باستانی و از آزادگان و جانبازان 35 درصد استان قزوین است که سال 1344 به دنیا آمد، سال 63 در سن 19 سالگی به عنوان سرباز به جبههها اعزام میشود و در عملیاتهای مختلفی از جمله شلمچه و خرمشهر حضور پیدا میکند.
وی بعد از 23 ماه خدمت در جبههها در عملیات مهران، بیست و هفتم اردیبهشت ماه سال 65 به اسارت دشمن در میآید و به اردوگاه رمادین – الانبار انتقال مییابد و پس از تحمل شکنجهها و سختیهای دوران اسارت، بعد گذشت 4 سال و 7 ماه، ششم آذر ماه سال 69 به میهن اسلامی باز میگردد.
با توجه به ایام محرم به سراغ ایشان رفتیم تا از خاطرات رزمندگان و اسرا برای برگزاری مراسمهای عزاداری در جبههها و اردوگاههای رژیم بعثی برایمان بازگو کند که حاصل این گفتوگو از نظرتان میگذرد.
- نوید شاهد استان قزوین: با توجه به اینکه در ایام محرم هستیم، از حال و هوای جبههها در این ایام برایمان بگویید.
- پروندی: در جبههها هر روزمان محرم بود، دلهای رزمندگان مملو از عشق امام حسین(ع) و یاران باوفایش بود به همین دلیل فقط کافی بود کسی نوحهای را زمزمه کند و شور و شعور حسینی در جبههها برپا شود.
با فرا رسیدن محرم نیز مراسم سخنرانی، مداحی و سینهزنی در جبههها برپا بود و ذوق و شوق رزمندگان را برای برپایی مراسم عزاداری دو چندان میکرد.
همچنین در جبههها یک روز قبل از هر عملیاتی برای رزمندگان تاسوعا و عاشورا بود، در این روز رزمندگان دعا، نیایش و وصیت میکردند، از یکدیگر حلالیت میطلبیدند، همدیگر را تسلی میدادند و سفارشهای خود را به هم میگفتند و اظهار میکردند اگر من شهید شدم، هوای خانواده مرا داشته باش.
رزمندگان برای رسیدن به مقام شهادت و ایثار کردن از یکدیگر سبقت میگرفتند و اینطور نبود که آنها پشت همدیگر پنهان بشوند، بالعکس سعی می کردند جلوی دوستانشان حرکت کرده و پیشقدم باشند.
- نوید شاهد استان قزوین: شما نزدیک به 5 سال در اردوگاههای رژیم بعثی اسیر بودید، چه تعریفی از این دوران دارید؟
- پروندی: به نظرم اسارت، سختترین دوران زندگی یک فرد است، این دوران کتک خوردن، فحش خوردن و درد و رنج دارد. وقتی اسیر میشوید تازه میفهمید اسارت یعنی چه و گوشهای از اسارت اهلبیت(ع) را درک می کنید که آنها چه کشیدند و بر آنها چه گذشته است. به نظرم باید اسیر بود تا اسارت خاندان اهلبیت(ع) و ظلمهایی که آنها از ستمگران کشیدند را کمی درک کرد.
در دوران اسارت نیروهای عراقی خیلی اسرا را شکنجه و اذیت میکردند که توصیف آنها غیرممکن است ولی نیروهایی هم بودند که اقدامات هر چند ناچیز برایمان انجام میدادند به عنوان مثال تعدادی از نیروهای عراقی که قصد تیرباران اسرا را داشتند در کنار آنها بودند نیروهایی که مانع از این کار میشدند و می گفتند تیرباران نکنید، زیرا اینها انسان و مسلمان هستند.
- نوید شاهد قزوین: در شرایط سخت اسارت با فرارسیدن ایام محرم، اسرا چگونه برای سیدالشهدا (ع) عزاداری میکردند؟
- پروندی: به طور کلی برگزاری مراسم عزاداری در اسارت ممنوع بود، همچنین تجمع بیش از دو نفر حتی برای نماز خواندن نیز ممنوع بود. نیروهای عراقی از سینه زدن اسرا و تجمعهای مذهبی بیش از دو نفر واهمه داشتند و فکر میکردند، اسرای ایرانی با برگزاری چنین مراسمهایی با همدیگر متحد میشوند و ممکن است اقداماتی علیه نیروهای عراقی انجام دهند، به همین دلیل میترسیدند و با تجمعات آنها به شدت برخورد میکردند.
لذا عراقیها آسایشگاه را همیشه کنترل میکردند، مدام اطراف آسایشگاه قدم میزدند و میآمدند از پنجره آسایشگاه، داخل را رصد میکردند تا ایرانیها کاری انجام ندهند.
در چنین شرایطی با فرا رسیدن ایام محرم و تاسوعا و عاشورا نیز اسرا به صورت مخفیانه عزاداری میکردند، به این صورت که یکی از اسرا نگهبانی میداد و کنترل میکرد تا به محض اینکه عراقیها به سمت آسایشگاه آمدند به اسرا اطلاع دهد.
نحوه عزاداری هم به این شکل بود که همه اسرا در آسایشگاه مینشستند، هر اسیری سر جای خودش عزاداری میکرد، یکی نوحه میخواند و بقیه آرام آرام سینه میزدند، گریه میکردند و گاهی میرفتند زیر پتو و سرشان را میکشیدند تا صدای گریه آنها به گوش عراقیها نرسید. زیرا اگر آنها میفهمیدند، آسایشگاه را برای ما عاشورا میکردند که آن سرش ناپیدا بود.
- نوید شاهد استان قزوین: وقتی عراقیها پی به برگزاری مراسمهای عزاداری میبردند، چه برخوردی با اسرا میکردند؟
- پروندی: عراقیها تا صدایی میشنیدند میگفتند صدای چه بود، چه کسی داشت نوحه میخواند و بین اسرا دنبال آن یک نفر میگشتند ولی چون همه اسرا هوای همدیگر را داشتند نمیتوانستند فرد مورد نظر را پیدا کنند.
به همین دلیل عصبانی میشدند، همه را به صف می کردند، میگفتند بنشینید و سرهایتان به سمت پائین باشد، بعد 5- 6 نفری با باتن، شیلنگ و کابل برق به جان اسرا میافتادند، همه را کتک میزدند و خرد و خمیر میکردند، سپس درب آسایشگاه را قفل میکردند و میرفتند.
- نوید شاهد استان قزوین: با تنبیه شدن، دست از عزاداری برمیداشتید؟
- پروندی: کتکی که دیروز بابت عزاداری از نیروهای عراقی نوش جان میکردیم درسی برایمان میشد تا فردا مراقبت بیشتری کنیم لذا بیشتر حواسمان را جمع میکردیم تا عراقیها چیزی نفهمند ولی هیچگاه از برپایی عزاداری دست برنمیداشتیم و همیشه در برپایی عزای امام حسین(ع) و یاران باوفایش اهتمام ویژه داشتیم.
- نوید شاهد استان قزوین: اسرا چه نوحههایی را بیشتر میخواندند؟ خودتان هم مداحی میکردید؟
- پروندی: "بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا، در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا- تشنه آب فراتم ای عجل مهلت بده، تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا " یا " ای اهل حرم میر و علمدار نیامد، سقای حسین سید و سالار نیامد، علمدار نیامد، علمدار نیامد" جزو نوحههایی بود که اسرا در مراسم عزاداری امام حسین(ع) بیشتر میخواندند و خودم هم این نوحهها را خیلی دوست داشتم و مدام زمزمه میکردم.
در آسایشگاه خودم و گاهی دیگران نوحهخوانی میکردند، البته من بیشتر شعرهای حافظ و شهریار را میخواندم.
- نوید شاهد استان قزوین: اسرا در ماه محرم که برای سیدالشهدا(ع) عزاداری میکردند، چه درخواستی از خدا و اهلبیت(ع) داشتند؟
- پروندی: در دوران اسارت که اسیر بعثیها بودیم همیشه زیارت حرم امام حسین(ع) و رفتن به کربلا آرزوی ما بود و میترسیدیم واقعا این آرزو بر دلمان بماند و این قلب ما را به درد می آورد و دعا میکردیم که زیارتش قسمتمان شود.
همچنین دعا میکردیم، خدایا ما اسیر هستیم، کمکمان کن که زینبوار زندگی کنیم، خدایا اگر روزی به ایران برگشتیم، عزت و آبروی ما حفظ شود و دوران اسارت ما کمکی به ترقی و پیشرفت ایران کرده باشد، خدایا طاقت و تحمل ما را زیاد کن تا در برابر سختیهای اسارت صبر کنیم و سرافراز از این آزمایش بیرون بیاییم.
- نوید شاهد استان قزوین: به نظر شما اگر امروز شهدا بودند، خواسته آنها از ما چه بود؟
- پروندی: دیروز شهدا از جان خود گذشتند و خون دادند تا اسلام و نهضت حسینی زنده بماند، آنها هیچ تعلق خاطری به زرق و برق دنیا نداشتند و دلبسته و وابسته دنیا نبودند زیرا میدانستند که این دنیا فانی است. اگر امروز شهدا بودند، خواسته آنها این بود که ما از آنها درس بگیریم و بیشتر هوای همدیگر را داشته باشیم، نسبت به یکدیگر گذشت کنیم و اینقدر به مال دنیا چنگ نزنیم و خودمان را درگیر آن نکنیم تا خودمان را فراموش کنیم.
- نوید شاهد استان قزوین: چند بار کربلا رفتید؟
- پروندی: یک بار. آن هم در دوران اسارت به کربلا رفتم.
- نوید شاهد استان قزوین: در دوران اسارت چطور شد رفتید کربلا، خاطره زیارت امام حسین(ع) را برایمان بازگو کنید؟
- پروندی: سال 67 که روزهای آخر اسارت بود نیروهای عراقی طی یک روز از صبح تا عصر اسرا را به نجف و کربلا بردند و دو ساعت در حرم امام حسین(ع) و دو ساعت در حرم امام علی(ع) بودیم و زیارت کردیم.
این روز خاطرهانگیزترین، پرشورترین و یکی از بهترین لحظات زندگیام بود که هیچگاه آن را فراموش نخواهم کرد.
- نوید شاهد استان قزوین: اولین بار که حرم امام حسین(ع) را زیارت کردید، چه حسی داشتید؟
- پروندی: اصلا قابل توصیف نیست واقعا نمیتوانم وصفش کنم. باورم نمیشد که در کربلا و نجف هستم. انگار خواب و رویا بود، حیران بودم که واقعا من در حرم امام حسین(ع) و امام علی(ع) هستم...
- نوید شاهد استان قزوین: بعد از اسارت چند بار مشرف شدید؟
- پروندی: بعد از اسارت، هنوز به کربلا نرفتم زیرا دوست داشتم با خانواده و همسرم به زیارت بروم که به دلایلی هنوز موقعیت آن به وجود نیامده است. البته بعد از ویروس کرونا تصمیم دارم مقدمات این زیارت را فراهم کنم و یک سفر به همراه خانواده به کربلا داشته باشم.
- نوید شاهد استان قزوین: با توجه به ویروس کرونا، نظرتان در خصوص نحوه برگزاری مراسم محرم چیست و چه توصیهای به عزاداران حسینی دارید؟
- پروندی: باید محرم حفظ شود، محرم آبروی ماست و باید عاشورا تاسوعا باشد. از طرف دیگر سلامتی عزاداران حسینی نیز مهم است و باید آنها سالم باشند تا بتوانند عرض ارادت به ساحت مقدس اهلبیت(ع) داشته باشند.
با توجه به ویروس کرونا باید همه عاشقان امام حسین(ع) با رعایت پروتکلهای بهداشتی، فاصلهگذاری اجتماعی و ماسک زدن طوری عزاداری کنند که محرم زیر سوال نرود و در عین حال بتوانیم دینمان را به اهلبیت(ع) ادا کنیم.
*گفتوگو از زهرا محبی
نظر شما