شهید خلبان "ایرج عیوضی"، تیزپرواز هوانیروز آبیک در عملیات رمضان
يکشنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۰۱
نوید شاهد – ستوان یکم شهید خلبان "ایرج عیوضی" تیزپرواز هوانیروز آبیک بود که دلاورانه به تانکها و ادوات زرهی دشمن یورش میبرد و آنها را منهدم میکرد و سرانجام نیز در عملیات رمضان به شهادت رسید و پیکر مطهرش بعد از گذشت 16 سال شناسایی شد و به چشمانتظاریهای خانوادهاش پایان داد.
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، هوانیروز ارتش به عنوان یگان پشتیبانی از نیروهای زمینی که سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در ارتش به عنوان بزرگترین یگان هوانیروز در غرب آسیا تشکیل شده بود، یکی از نیروهایی است که در بسیاری از صحنههای مهم انقلاب نقش موثری ایفا کرده؛ یکی از این صحنهها ایثار و رشادتهای خلبانان شجاع هوانیروز در مبارزه با دشمنان بود.
ستوان یکم شهید خلبان شهید ایرج عیوضی، از جمله این خلبانها است که با هدف شناخت بیشتر با سیره و منش این شهید بزرگوار گزارشی تهیه شده که از نظرتان میگذرد:
شهید عیوضی بیست و چهارم بهمن ماه سال ۱۳۳۲ در خانواده مذهبی و مومن در روستای میرپنجی از توابع شهرستان آبیک – استان قزوین به دنیا آمد. پدرش فتحالله فروشنده بود و مادرش زلیخا نام داشت.
ایشان تحصیلات دوره ابتدایی را در دبستان میرپنجی و تحصیلات متوسطه را در تهران سپری کرد و دیپلم گرفت. این شهید بزرگوار از همان دوران کودکی و نوجوانی مردم دوست بود و جهت تامین امرارمعاش خود و خانوادهاش و همچنین هزینههای تحصیلات، روزها کار میکرد به همین دلیل به ناچار دوره متوسطه را در دبیرستان شبانه درس گذراند و طی این مدت در نزد خواهر بزرگترش زندگی کرد.
شهید عیوضی سال 1353 با گرفتن دیپلم جهت خلبانی بالگرد در هوانیروز استخدام شد، دوره آموزش نظامی را در پادگان حر تهران به پایان رساند و جهت یادگیری زبان انگلیسی و تخصص پرواز به پایگاه شهید وطنپور اصفهان اعزام شد.
وی با گذراندن دروس زبان انگلیسی به کلاسهای آموزش پرواز رفت و در 34 هفته فن پرواز با بالگرد را آموخت و به دنبال آن در رشته اختصاصی پرواز با هلیکوپتر کبری نیز با موفقیت دورهاش را به پایان رساند.
اولین درجه ستوانیار سومی و اولین واحد خدمتی این شهید بزرگوار در پایگاه پشتیبانی هوانیروز اصفهان بود که در آنجا از خلبانان موفق، توانمند و مسئولیتپذیر به شمار میرفت.
نقشآفرین در عملیاتهای مختلف جنوب و غرب کشور
خواهر شهید خلبان ایرج عیوضی میگوید: جوانی بسیار با ایمان، غیور و مهربان و خانواده دوست بود اما احساس میکرد مقابله با دشمن متجاوز و دفاع از خاک کشورش و مبارزه با استکبار جهانی در زمان فعلی از هر کاری واجبتر است و نباید کوتاهی کند.
ایرج از نخستین روزهای جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق به یاری رزمندگان اسلام، اعم از ارتش، سپاه و بسیج شتافت و به صورت داوطلب مأموریتهای هوایی را بر عهده گرفت و نقش خود را در عملیاتهای مختلف جنوب و غرب کشور ایفا کرد.
وی تیزپروازی مؤمن، دلیر، صبور و فداکار بود که پس از انقلاب و به خصوص در دوران دفاع مقدس، شجاعانه پرواز میکرد و با دشمنان جنگید. این شهید بزرگوار با شجاعتی و عشق به میهن و مردم که داشت دلاورانه به تانکها و ادوات زرهی دشمن یورش میبرد و آنها را منهدم میکرد.
آرمانش، امنیت مردم و خدمت به همنوع بود
طبق اظهارات زلیخا ملکی مادر شهید عیوضی، آرمان این شهید بزرگوار امنیت و آرامش مردم و خدمت به همنوع بود حتی زمانی که به درجات بالای نظامی رسید فعالیتهای پشتیبانی را نپذیرفت و سوار شدن بر بالگرد کبری را انتخاب کرد و معتقد بود باید تا آخرین قطره خون مقابل دشمنان ایستاد و از انقلاب و خاک ایران اسلامی دفاع نمود.
بعد از ابلاغ آخرین ماموریت به ایشان، خواب میبیند و به همسرش میگوید: این آخرین ماموریت من است و مطمنا من دیگر بازنخواهم گشت. از قضا یکی از رفقای صمیمی ایشان به نام خلبان شهید محمدامین میرمرادزهی نیز در پادگان هوانیروز اصفهان وقتی شهید عیوضی را میبیند میگوید من در خواب دیدهام این ماموریت برای شما خطرناک است و ممکن است باعث شهادت شما شود. اما شهید عیوضی قبول نکرد و به دلیل عشقی که در وجودش برای رسیدن به معبود و خدمت به مردم بود، مشتاقانه پرواز کرد.
تیزپرواز هوانیروز آبیک در عملیات رمضان
ستوان یکم خلبان شهید ایرج عیوضی بیست و سوم تیر ماه سال 1361 مصادف با بیست و یکم ماه مبارک رمضان به همراه یک تیم آتش هوانیروز برای پشتیبانی از رزمندگان در عملیات رمضان به منطقه جنوب پرواز میکند و در شرق بصره با دشمن درگیر میشود.
هلیکوپتر وی در منطقه عملیاتی جنوب کشور(قرارگاه فتح) مورد اصابت موشک مالیوتکای دشمن قرار گرفت و این شهید بزرگوار بر اثر سقوط در میان شعلههای آتش سوخت و به شهادت رسید.
پلاک، قسمتی از استخوان پا و تربت مطهر این شهید بزرگوار بعد از گذشت 16 سال شناسایی شد و به چشمانتظاریهای خانوادهاش پایان داد و پیکر مطهرش بیست و سوم دی ماه سال 1377 پس از تشییع در تهران، قزوین و ابیک در گلزار شهدای روستای ناصرآباد از توابع شهر زادگاهش به خاک سپرده شد.
گزارش از زینب محبی
نظر شما