شهادت در راه خدا، اسلام و مستضعفان زیباست
سهشنبه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۴۷
نوید شاهد - شهید معلم "محمدابراهیم مقبل" در وصیتنامهاش مینویسد: «شهادت در راه خدا، اسلام، مملکت، ناموس، امام، قرآن و در راه مستضعفان زیباست! ...»
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید محمدابراهیم مقبل، دهم فروردین ۱۳۳۵ در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش حسین، کارگر بود و مادرش نسرین نام داشت، تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت و معلم بود. این شهید بزرگوار از سوی کمیته انقلاباسلامی در جبهه حضور یافت، نوزدهم آذر ۱۳۵۹ در آبادان بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
متن وصیتنامه شهید محمدابراهیم مقبل:
از اینکه من از میان شما به عالم ابدیت سفر کردم، میخواهم برای من اشک نریزید؛ چون به قول معروفْ «این شُتری است که در خانه همه ما میخوابد و هیچ کس هم نمیتواند جلودارش باشد!».
اگر در راه خدا مُردَم، مادر! بدان که شما هم دِیْن خود را به خدا ادا کردی و اگر دست تقدیر چنین میخواهد، پس چه بهتر آدمی هر چه کمتر در این عالم که شما هستید، بماند.
مرگ چه شیرین است؛ به خصوص اگر برای رضای خدا باشد. مرگ برای من مانند شهدی است که از عسل شیرینتر است و مُردن در راه رضای خدا و برای آزاد شدن مردم از یوغ بند مستکبرین، چه زیباست.
مادر! بعد از مرگم، سَرَت را پیش دیگر مادران بلندکن و بگو که اگر هزاران فرزند همانند من داشتی، در راه اسلام و قرآن میدادی؛ بخند که روح من هم شاد شود.
خدا میداند موقعی که رگبار گلوله به طرفم بیاید، بهشت را مقابل چشانم خواهم دید. از پدر و مادر و دیگر برادران میخواهم مرا ببخشند؛ چون من به همه شما بدی کردم. مرا ببخشید تا با بخشش شما، آمرزیده شوم.
این راهی را که من پیمودم، به جز راه خدا، قرآن و دفاع از اسلام و دفاع از مملکتم نیست. از شما میخواهم بعد از مرگم هیچگونه ناراحتی از خود نشان ندهید؛ چون خداوند امانتی را که نزد شما به امانت گذاشته بود، پس میگیرد. مادرم! شهادت در راه خدا، اسلام، مملکت، ناموس، امام، قرآن و در راه مستضعفان چه زیباست!
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
متن وصیتنامه شهید محمدابراهیم مقبل:
از اینکه من از میان شما به عالم ابدیت سفر کردم، میخواهم برای من اشک نریزید؛ چون به قول معروفْ «این شُتری است که در خانه همه ما میخوابد و هیچ کس هم نمیتواند جلودارش باشد!».
اگر در راه خدا مُردَم، مادر! بدان که شما هم دِیْن خود را به خدا ادا کردی و اگر دست تقدیر چنین میخواهد، پس چه بهتر آدمی هر چه کمتر در این عالم که شما هستید، بماند.
مرگ چه شیرین است؛ به خصوص اگر برای رضای خدا باشد. مرگ برای من مانند شهدی است که از عسل شیرینتر است و مُردن در راه رضای خدا و برای آزاد شدن مردم از یوغ بند مستکبرین، چه زیباست.
مادر! بعد از مرگم، سَرَت را پیش دیگر مادران بلندکن و بگو که اگر هزاران فرزند همانند من داشتی، در راه اسلام و قرآن میدادی؛ بخند که روح من هم شاد شود.
خدا میداند موقعی که رگبار گلوله به طرفم بیاید، بهشت را مقابل چشانم خواهم دید. از پدر و مادر و دیگر برادران میخواهم مرا ببخشند؛ چون من به همه شما بدی کردم. مرا ببخشید تا با بخشش شما، آمرزیده شوم.
این راهی را که من پیمودم، به جز راه خدا، قرآن و دفاع از اسلام و دفاع از مملکتم نیست. از شما میخواهم بعد از مرگم هیچگونه ناراحتی از خود نشان ندهید؛ چون خداوند امانتی را که نزد شما به امانت گذاشته بود، پس میگیرد. مادرم! شهادت در راه خدا، اسلام، مملکت، ناموس، امام، قرآن و در راه مستضعفان چه زیباست!
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
نظر شما