خواندن دعاهای رمضان به دور از چشم نگهبانان عراقی!
شنبه, ۲۸ فروردين ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۴۲
نوید شاهد - «نوزدهم اردیبهشت ماه ۱۳۶۵ ماه رمضان آغاز شد، حاجآقا ابوترابی دعاهای روزانه این ماه را روی تکه کاغذی نوشت تا پشت در ورودی یا هر جایی که دور از چشم نگهبانان عراقی باشد، نصب شود و در دسترس همگان قرار گیرد ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان، شهید "حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، سید آزادگان، شهید حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد، در سال ۱۳۱۸ به دنیا آمد، پدرش سید عباس ابوترابیفرد نام داشت، دوران ابتدایی را در مدارس دولتی قم سپری کرد و سپس در نجف به تحصیل حوزوی پرداخت.
وی در جنگ ایران و عراق در کنار مهدی چمران حضور داشت و در نهایت به اسارت درآمد. نقش عمدهای در اردوگاههای اسرای ایرانی در عراق داشت، نماینده تهران در مجلس چهارم و پنجم و از اعضای مؤسس جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی بود که به سبب تحمل اسارت در جریان جنگ ایران و عراق به سید آزادگان مشهور بود.
سید علیاکبر ابوترابیفرد از آنجایی که جانباز ۷۰ درصد بود، دوازدهم خرداد ۱۳۷۹ در مسیر زیارت حرم علیبن موسی الرضا (ع) به همراه پدرش آیتاللَّه سیدعباس ابوترابیفرد بر اثر سانحه رانندگی به مقام شهادت نایل شد و پیکر هر دو در صحن آزادی حرم امام رضا (ع) به خاک سپرده شده است.
خواندن دعاهای رمضان به دور از چشم نگهبانان عراقی!
عبدالمجید رحمانیان همبند حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد نقل میکند: وقتی در نوزدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۵ ماه رمضان آغاز شد، حاجآقا ابوترابی از ماه بندگی خدا و از ماه ترکیه نفس گفت.
ایشان به درخواست اسرا، ترجمه و شرح مختصری از دعاهای روزانه این ماه را روی تکه کاغذی مینوشت؛ که پس از رعایت مسائل امنیتی، تکثیر و تا هنگامی که اسرا پس از آمار و هواخوری روزانه وارد آسایشگاه میشدند، پشت در ورودی یا هر جایی که دور از چشم نگهبانان عراقی باشد، نصب شود و در دسترس همگان باشد. این دعاها علاوه بر آن پس از هر نماز و در هر آسایشگاه خوانده میشد.
به دعا کردن سفارش میکردند
به دعا کردن سفارش میکردند
غلامرضا معصومیفرد همبند حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد نقل میکند: یک روز حاجآقا ابوترابی مرا صدا کرد و گفت: فلانی تو موظف هستی که نه تنها برای بچهها دعا بخوانی؛ بلکه این دعا را با صدای بلند و برای همه باید بخوانی. ایشان فرمود: میآیی وسط آسایشگاه مینشینی و شروع میکنی به دعا خواندن.
حتی اگر خودت تنها هم بودی باز همین کار را انجام بده و بیا وسط سالن بنشین و با صدای بلند دعا بخوان. ایشان میگفت: مبادا دعا را از دست بدهید.
ایشان روایاتی را که مرتبط با دعا بود، جدا کرده و در اختیار همه قرار میداد و در رابطه با دعا سخنرانیهای متعددی داشت و دعا را به مثابه یک کلید نجات در اسارت مطرح میکرد.
منبع: کتاب سیره ابوترابی جلد اول (خاطرات سید آزادگان، شهید حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد)
نظر شما