روز بدبختی مسلمانان جدایی آنها از روحانیت است
چهارشنبه, ۰۹ تير ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۵۹
نوید شاهد – شهید "اسدالله احمدی" طی پیامی به ملت ایران در وصیتنامهاش مینویسد: «نگذارید دشمنان بین شما تفرقه بیندازند و شما را از روحانیت مبارز و متعهّد جدا کنند که اگر جدا کنند، روز بدبختی مسلمانان و روز جشن دشمنان است ...»
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید اسدالله احمدی، پنجم اردیبهشت ۱۳۴۳ در روستای حسینآباد از توابع شهر تاکستان به دنیا آمد، پدرش غفارعلی، کارگر شرکت راهآهن بود و مادرش سلاطینخانم نام داشت، تا پایان دوره ابتدایی درس خواند، پاسدار بود، سال ۱۳۶۲ ازدواج کرد و صاحب دو پسر و یک دختر شد. این شهید بزرگوار نهم تیر ۱۳۶۹ در بانه هنگام درگیری با گروههای ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
متن وصیتنامه شهید اسدالله احمدی:
خدایا! چگونه وصیتنامه بنویسم در حالی که سراپا گناه و معصیت و سراپا نقص و نافرمانیم؟! گر چه از رحمت و بخشش تو ناامید نیستم، اما ترسم از این است که نیامرزیده از دنیا بروم؛ میترسم رفتنم خالص نباشد و پذیرفته درگاهت نشوم؛ یارب! العفو.
خدایا! بمیرم در حالی که از من راضی نباشی. خدایا! چقدر دوست داشتنی و پرستیدنی هستی، هیهات که نفهمیدم. یا ابا عبدالله (ع)! شفاعت چقدر لذّتبخش است. انسان آماده باشد برای دیدارش؛ ولی چه کنم خدایا! تهی دستم.
خدایا! قبولم کن. سلام بر روح خدا، نجات دهنده ما از منجلاب عصر حاضر، عصر ظلم و ستم، عصر کفر و الحاد، عصر مظلومیت اسلام و پیروان واقعی این عزیزان. اگر شبانه روز شکرگزار خدا باشم که نعمت اسلام و امام را به ما عنایت فرمود، باز کم است.
آگاه باشیم که سرباز صادق و راستین این نعمت شدیم؛ خطر وسوسههای درونی و دنیا فریبی را شناخته بر حذر باشیم که صدق نیّت و خلوص در عمل، تنها چارهساز ماست.
باید شهادت را در آغوش گرفت
متن وصیتنامه شهید اسدالله احمدی:
خدایا! چگونه وصیتنامه بنویسم در حالی که سراپا گناه و معصیت و سراپا نقص و نافرمانیم؟! گر چه از رحمت و بخشش تو ناامید نیستم، اما ترسم از این است که نیامرزیده از دنیا بروم؛ میترسم رفتنم خالص نباشد و پذیرفته درگاهت نشوم؛ یارب! العفو.
خدایا! بمیرم در حالی که از من راضی نباشی. خدایا! چقدر دوست داشتنی و پرستیدنی هستی، هیهات که نفهمیدم. یا ابا عبدالله (ع)! شفاعت چقدر لذّتبخش است. انسان آماده باشد برای دیدارش؛ ولی چه کنم خدایا! تهی دستم.
خدایا! قبولم کن. سلام بر روح خدا، نجات دهنده ما از منجلاب عصر حاضر، عصر ظلم و ستم، عصر کفر و الحاد، عصر مظلومیت اسلام و پیروان واقعی این عزیزان. اگر شبانه روز شکرگزار خدا باشم که نعمت اسلام و امام را به ما عنایت فرمود، باز کم است.
آگاه باشیم که سرباز صادق و راستین این نعمت شدیم؛ خطر وسوسههای درونی و دنیا فریبی را شناخته بر حذر باشیم که صدق نیّت و خلوص در عمل، تنها چارهساز ماست.
باید شهادت را در آغوش گرفت
ای عاشقان ابا عبدالله (ع)! بایستی شهادت را در آغوش گرفت؛ گونهها بایستی از حرارت سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند؛ بایستی محتوای فرامین امام را درک کرده و به آن عمل نماییم تا بلکه ذرهای از تکلیف خود را در شکرگزاری خدای بزرگ بجا آورده باشیم.
کاش که در راه خدا هزار بار کشته میشدم و زنده میگشتم و در راه خدا میجنگیدم. بار خدایا! هر وقت صلاح دانستی ما را از این دنیا ببر؛ ولی از تو میخواهم که مرگ در رختخواب نصیبم نگردانی.
خون شهید هیچ وقت پایمال نمیشود
پدرم! این راه را خود انتخاب کردهام؛ باید افتخار کنید که این چنین فرزندی داشتید که در راه خدا قربانی دادید. چشم منافقان اسلام کور باد! خون شهید هیچ وقت پایمال نمیشود و ارزان به فروش نمیرود؛ شهیدان همیشه زنده هستند. از پدرم میخواهم که اگر از من ناراحتی دیده از حق خود بگذرد و مرا به خاطر خدا ببخشد.
مادر عزیزم! شما با شهید شدن من ناراحت نباشید که فردا در محضر خدا نمیتوانید جواب زینب (س) را بدهید که او شهادت هفتاد و دو تن از عزیزانش که در راه خدا شهید شدند را تحمل کرد و خودش هم به اسیری گرفته شد. از شما خواهش میکنم همانند زینب (س) باشید و اگر از من ناراحتی دیدهاید، حلالم کنید و شیر خود را بر من حلال کنید.
نگذارید دشمنان بین شما تفرقه بیندازند
در ضمن برادرانم! نکند در رختخواب ذلّت بمیرید که علی اکبر (ع) و قاسم (ع) در میدان نبرد شهید شدند. برادران! استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمانها برای تسکین دردهاست و همیشه به یاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید، نگذارید دشمنان بین شما تفرقه بیندازند و شما را از روحانیت مبارز و متعهّد جدا کنند؛ که اگر جدا کنند، روز بدبختی مسلمانان و روز جشن دشمن است.
کاش که در راه خدا هزار بار کشته میشدم و زنده میگشتم و در راه خدا میجنگیدم. بار خدایا! هر وقت صلاح دانستی ما را از این دنیا ببر؛ ولی از تو میخواهم که مرگ در رختخواب نصیبم نگردانی.
خون شهید هیچ وقت پایمال نمیشود
پدرم! این راه را خود انتخاب کردهام؛ باید افتخار کنید که این چنین فرزندی داشتید که در راه خدا قربانی دادید. چشم منافقان اسلام کور باد! خون شهید هیچ وقت پایمال نمیشود و ارزان به فروش نمیرود؛ شهیدان همیشه زنده هستند. از پدرم میخواهم که اگر از من ناراحتی دیده از حق خود بگذرد و مرا به خاطر خدا ببخشد.
مادر عزیزم! شما با شهید شدن من ناراحت نباشید که فردا در محضر خدا نمیتوانید جواب زینب (س) را بدهید که او شهادت هفتاد و دو تن از عزیزانش که در راه خدا شهید شدند را تحمل کرد و خودش هم به اسیری گرفته شد. از شما خواهش میکنم همانند زینب (س) باشید و اگر از من ناراحتی دیدهاید، حلالم کنید و شیر خود را بر من حلال کنید.
نگذارید دشمنان بین شما تفرقه بیندازند
در ضمن برادرانم! نکند در رختخواب ذلّت بمیرید که علی اکبر (ع) و قاسم (ع) در میدان نبرد شهید شدند. برادران! استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمانها برای تسکین دردهاست و همیشه به یاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید، نگذارید دشمنان بین شما تفرقه بیندازند و شما را از روحانیت مبارز و متعهّد جدا کنند؛ که اگر جدا کنند، روز بدبختی مسلمانان و روز جشن دشمن است.
ای جوانان! با قدرت احکام اسلامی را زیر پرچم اسلام به اجرا درآورید؛ انشاءالله که امام زمان (عج) یاورتان باشد. برادران و خواهران! اگر از من بدی دیدهاید، به علی اکبر امام حسین (ع) حلالم کنید. از شهادتم ناراحت نبوده که در نزد رقیه (س) فرزند امام حسین (ع) که در خرابههای شام اسیر دست ظالمان بود- روسفید باشید.
خداوند پشتیبان و نگهبان شماست
همسرم! وقتی شهید شدم خود را ناراحت نکرده و دل، قویدار که خداوند پشتیبان و نگهبان شماست و تنها اوست که شما را از شر دشمنان نجات میدهد و عاقبت تو را خیر میگرداند و دشمنان را به انواع عذاب ها، شکستها و دردها دچار میگرداند. این مصیبت و سختیها را تحمل کن تا نزد زینب (س) روسیاه نباشی و باید افتخار کنی که شوهرت در این راه شهید شد.
همچنین شما را به تقوی و ترس از خدا سفارش میکنم؛ مبادا جز خدا بنده غیر باشی که خداوند تو را آزاد آفریده است. کار باعفت و پاکدامنی بهتر از توانگری با گناه است؛ تو برای خدا و آخرت آفریده شدهای، نه برای بنده خدا و دنیا. برای من گریه نکن، اگر خواستی برای حسین (ع) گریه کن.
اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست
خداوند پشتیبان و نگهبان شماست
همسرم! وقتی شهید شدم خود را ناراحت نکرده و دل، قویدار که خداوند پشتیبان و نگهبان شماست و تنها اوست که شما را از شر دشمنان نجات میدهد و عاقبت تو را خیر میگرداند و دشمنان را به انواع عذاب ها، شکستها و دردها دچار میگرداند. این مصیبت و سختیها را تحمل کن تا نزد زینب (س) روسیاه نباشی و باید افتخار کنی که شوهرت در این راه شهید شد.
همچنین شما را به تقوی و ترس از خدا سفارش میکنم؛ مبادا جز خدا بنده غیر باشی که خداوند تو را آزاد آفریده است. کار باعفت و پاکدامنی بهتر از توانگری با گناه است؛ تو برای خدا و آخرت آفریده شدهای، نه برای بنده خدا و دنیا. برای من گریه نکن، اگر خواستی برای حسین (ع) گریه کن.
اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست
ای فامیلها! بدانید اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست؛ همیشه به یاد خدا باشید و فرامین خدا را عمل کنید و پشتیبان و مقلّد امام باشید؛ به دعا و نماز اهمیت زیاد بدهید که توشه آخرت است.
همچنین راه شهدا را ادامه دهید؛ فرزندان خود را طوری تربیت کنید که وقتی بزرگ شدند حسینوار و زینب گونه و از سربازان امام زمان (عج) باشند. از کلیه کسانی که از من رنجیدهاند و حقی به گردنم دارند، طلب بخشش دارم و امیدوارم خداوند مرا با گناهان بسیار بیامرزد. هر کس از من بدی دیده به خاطر اولیاء الله حلالم کند؛ انشاءالله. خدایا! مرا پاکیزه بپذیر.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
همچنین راه شهدا را ادامه دهید؛ فرزندان خود را طوری تربیت کنید که وقتی بزرگ شدند حسینوار و زینب گونه و از سربازان امام زمان (عج) باشند. از کلیه کسانی که از من رنجیدهاند و حقی به گردنم دارند، طلب بخشش دارم و امیدوارم خداوند مرا با گناهان بسیار بیامرزد. هر کس از من بدی دیده به خاطر اولیاء الله حلالم کند؛ انشاءالله. خدایا! مرا پاکیزه بپذیر.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
نظر شما