خدایا! دوست دارم مانند مولایم على (ع) فرقم را بشکافند
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید غضنفر آذرخش، پانزدهم آذرماه سال ۱۳۴۳ در روستای شال از توابع شهر بوئینزهرا به دنیا آمد، پدرش عباس، کارگر حمام بود و مادرش افروز نام داشت، تا پایان دوره راهنمایی درس خواند، کارمند کارخانه چینیسازی بود، سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. این شهید بزرگوار به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت، بیست و دوم فروردین ماه سال ۱۳۶۶، عملیات کربلای ۸ در شلمچه به شهادت رسید، پیکرش مدتها در منطقه برجا ماند و سال ۱۳۷۴پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.
متن وصیتنامه شهید غضنفر آذرخش:
خدایا! نمىدانم چگونه شروع کنم و از کجا بگویم. بغض گلویم را مىفشارد. خدایا! مىدانى که چه مىکشم؟ پندارى، چون شمع، آب مىشوم. از مُردن نمىهراسم؛ اما مىترسم بعد از ما ایمان را از بین ببرند و اگر بسوزیم هم که روشنایى مىرود و جاى خود را دوباره به ظلمت میسپارد.
پس چه باید کرد؟ از یک سو باید شهید شویم، تا فردا بماند و هم باید بمانیم، تا فردا شهید نشود! عجب دردى؟ چه مىشد امروز شهید مىشدیم و فردا زنده مىگشتیم، تا دوباره شهید شویم؟ خدایا! بارالها! پروردگارا! معبودا! مولایم! منِ ضعیف و ناتوان که تحمّل درد اصابت یک ترکش کوچک را به پایم نداشتم ـ چگونه تحمل عذاب تو را بکنم؟
معشوقا! مرا ببخش و از گناهانم درگذر. تو کریم و رحیم هستى. خدایا! دوست دارم مانند مولایم على (ع) فرقم را بشکافند. دوست دارم مانند حسین (ع) سرم را از بدنم جدا سازند. دوست دارم دستهایم را مانند دستهاى علمدار کربلا، قطع کنند تا در کمال فشار و آزار دشمنان اسلام، شهید شده و آنان ببینند که اگر فرقم را بشکافند، سرم را جدا ساخته، دستهایم را قطع کنند و بدنم را پاره پاره نمایند، حتماً بدانند که یک چیز را نمىتوانند از من بگیرند و آن ایمان است؛ هدف است؛ عشق به الله است؛ عشق به اسلام و انقلاب و امام امت است.
سلام بر تو اى حسین (ع)! اى آموزگار ایثار و شهادت! اى یادگار خاتم پیامبران (ص)! اى پسر على (ع)! اى جگرگوشه فاطمه (س)! اى اسوه مظلومیت در طول تاریخ! سلام بر تو و مسلمانان مکتبت؛ بر شهیدان همیشه شاهدت؛ سلام بر آنان که با سرخى خون خویش راه تو را تداوم بخشیده، در راه تو، به درجه شهادت نایل گشتهاند. اى خواهران و برادران! گواه باشید که من بعد از گذشتن هزار و اندى سال به نداى حسین زمانم لبیک گفته، دین او را یارى نمودم.