برگرفته از نامه‌های دفاع مقدس؛
«وقتی کافران به گشت و شناسایی می‌آیند، به ما برمی‌خورند، با آتش رزمندگان روبه‌رو می‌شوند و راه خودشان را هم گم می‌کنند، باور کن بچه‌ها عاشق حمله هستند ...» این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

باور کن بچه‌ها عاشق حمله هستند
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، نامه‌های شهدا و رزمندگان گنجینه‌ای از خاطرات ارزشمندی هستند که امروز بازگویی آن‌ها با هدف ترویج فرهنگ ایثار و شهادت ضروری است.

رزمنده و سرباز ناصر شاه‌محمدی طی دوران دفاع مقدس نامه‌ای به شهید جلیل عطایی می‌نویسد که بدین شرح بوده است: دوست عزیز از برنامه مجدد آمده‌اند برای جبهه گفته بودید مثل این‌که یادتان رفته است که چه تصمیم گرفتیم. قرار بر این شد اگر هر دو به سلامت خدمتمان را تمام کردیم باز دوباره با هم به جبهه برویم. فکر می‌کنم اگر بمانید تا من هم بیایم با هم باشیم بهتر است.

درضمن از شهادت برادر عزیزمان یوسف قنبرزاده گفته بودید خوشا به حال او که به آرزوی خود رسید و بهترین مرگ برایش آمد و خوش به سعادتش که به صف شهدا پیوست شهادت او را بر شما تبریک و تسلیت می‌گویم و امیدوارم ما ادامه‌دهنده راهشان باشیم.

دوست عزیز از شب دیده‌بانی برایت بنویسم چقدر خوب است آن بیداری‌ها، وقتی آن کافران به گشت و شناسایی می‌آیند، به ما برمی‌خورند، با آتش رزمندگان روبه‌رو می‌شوند و راه خودشان را هم گم می‌کنند باور کن بچه‌ها عاشق حمله هستند، چون می‌بینند و رو به رویشان آن ترسو‌ها سنگر زده‌اند.

شب با منور زدنشان مشخص است که ترسو هستند شب تاریک را مثل روز روشن می‌کنند مبادا رزمندگان شجاع ما آن‌ها را شناسایی کرده و یا ضربه بزنند و هر شب آماده‌باش کامل هستند.

منبع: کتاب نیستان (برگرفته از نامه‌های هشت سال دفاع مقدس)

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده