هر جا قدم میگذاشتم بابا همراهم بود!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید عبدالله مددخانی، یکم فروردین ۱۳۴۲ در روستای گزنه از توابع شهر قزوین دیده به جهان گشود، پدرش عباس (فوت۱۳۵۰) کشاورزی میکرد و مادرش کبرا (فوت ۱۳۵۲) نام داشت، تا پایان دوره ابتدایی درس خواند، کارگر بود، سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، پانزدهم فروردین ۱۳۶۴ در طلائیه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و پیکر او را در گلزار شهدای شهر زادگاهش به خاک سپردند.
هر جا قدم میگذاشتم بابا همراهم بود!
زهرا مددخانی فرزند شهید عبدالله مددخانی روایت میکند: من حدود چهار سالم بود، که پدرم به شهادت رسید؛ لذا چیزی از او به خاطر ندارم و همین مرا بیشتر رنج میدهد. ای کاش! حداقل لحظاتی از بودن با پدرم را به خاطر داشتم، تا مونس تنهاییهایم باشد.
شرکت در کنکور سراسری و قبولی در دانشگاه برایم خیلی مهم بود. روز قبل از امتحان به سراغ بابا در گلزار شهدا رفتم و برای اولین بار از او خواستم که کمکم کند تا در دانشگاه قبول شوم.
علیرغم اینکه سه سال بود، تحصیلات دوره متوسطه را به اتمامم رسانده بودم، سر امتحانات کنکور، اصلاً استرس نداشتم و انگار دارم در یک امتحان معمولی مدرسه شرکت میکنم. آن روز آرامش خاصی داشتم و به پرسشهای زیادی هم پاسخ دادم و به لطف خدا و دعای پدرم در دانشگاه قبول شدم.
چندی پیش با بچههای دانشگاه و در قالب اردو به مناطق جنگی رفته بودیم. برای اولین بار بود که پا به منطقه طلاییه میگذاشتم. محلی که بابایم شهید شده بود. طلاییه را خیلی قشنگ دیدم. آن جا که رسیدم، حس کردم بابایم به پیشوازم آمده و هر جا که قدم میگذارم با من همراه است. آن روز، حس خیلی خوب و قشنگی داشتم و بابایم آرامش خوبی به من داده بود. هیچوقت آن روز از یادم نمیرود!