«چند جا برایش خواستگاری رفتیم. هر جا که می‌رفتیم، می‌گفت من می‌خواهم بروم جبهه و این‌جور حرف‌ها و طرف هم جواب منفی می‌داد ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «حجت‌الله صنعتکارآهنگری‌فرد» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

ازدواج شهید حجت‌الله صنعتکارآهنگری‌فرد!

به گزارشنوید شاهد استان قزوین، شهید حجت‌الله صنعتکارآهنگری‌فرد، ششم اسفند ۱۳۳۹ در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش عزت‌الله و مادرش ثریاخانم نام داشت، تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. سال ۱۳۶۳ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. این شهید بزرگوار به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت، بیست و چهارم اسفند ۱۳۶۳ با سمت فرمانده گروهان در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به سر شهید شد و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

برادر شهید حجت‌الله صنعتکارآهنگری‌فرد:

ما مدام به حجت می‌گفتیم ازدواج کن. ولی او می‌گفت: نه. برای اینکه راضی‌اش کنیم، گفتیم حضرت علی (ع) درباره ازدواج این‌طور گفته...، امام‌خمینی (س) هم این‌طور گفته. تو باید به گفته آن‌ها عمل کنی. خلاصه، با این حرف‌ها راضی شد.

چند جا برایش خواستگاری رفتیم. هر جا که می‌رفتیم، می‌گفت من می‌خواهم بروم جبهه و این‌جور حرف‌ها و طرف هم جواب منفی می‌داد. من به حجت گفتم آن‌ها که می‌دانند تو سپاهی هستی، ولی وقتی می‌گویی می‌خواهم بروم جبهه، فکر می‌کنند می‌خواهی دخترشان را بگیری و خودت بروی جبهه و او را تنها بگذاری به خاطر همین می‌گویند نه.

به هر حال راضی‌اش کردم که این حرف را نزند. آخرین بار هم که برای حجت به خواستگاری رفتیم منزل آقای شکیب‌زاده بود که خانواده شهید بودند و یکی از پسران‌شان هم در بنیاد شهید بود. به هر جهت، هر دو طرف با هم به توافق رسیدند و ازدواج کردند.

منبع: کتاب بی‌قرار (خاطره‌هایی از سردار شهید حجت‌الله صنعتکارآهنگری‌فرد)

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده