سینهِ سینهزن هیچوقت نمیسوزه!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید «حمید سیاهکالیمرادی»، چهارم اردیبهشت ماه ۱۳۶۸ در قزوین به دنیا آمد، پدرش حشمتالله و مادرش امینه سیاهکالی مرادی نام داشت، دانشجوی مقطع کارشناسی حسابداری مالی بود و دهم آبان ماه سال ۱۳۹۱ ازدواج کرد.
این شهید بزرگوار توسط سپاه صاحب الامر (عج) قزوین و به عنوان مدافع حرم و فرمانده مخابرات و بیسیمچی در جبهه دفاعی سوریه حضور یافت. وی پنجم آذر ماه سال ۱۳۹۴ در حلب سوریه و درگیری با گروهک داعش بر اثر اصابت پرتابههای جنگی به بدن و جراحات وارده شهید شد و مزار او در گلزار شهدای قزوین واقع است.
سینهِ سینهزن هیچوقت نمیسوزه!
فرزانه سیاهکالیمرادی همسر شهید حمید سیاهکالیمرادی روایت میکند: آن شب هم مثل همه شبهای دیگری که به هیئت میرفتیم خیلی سینه زده بود. میاندار هیئت خیمه العباس بود. به حدی سینه میزد که احساس میکردم جسم حمید توان این همه سینهزنی را ندارد. وقتی از هیئت بیرون آمد، صدایش گرفته بود و چشمهایش سرخ شده بود. با همان صدای گرفته، اولین جملهای که گفت این بود «قبول باشه».
خیلی هم سعی میکرد مستقیم به چشمهای من نگاه نکند که من متوجه سرخی چشمهایش نشوم. اهل مداحی شور و بالا، پایین پریدن نبود، ولی حسابی سینه میزد. بیشتر مداحیهای آقای مطیعی را دوست داشت.
حتی وقتی هیئتشان کلاس مداحی برای نوجوانها گذاشته بود به مربی سفارش کرده بود به اینها شور یاد نده روضه خوندن یاد بده که بتونن وسط جلسه اشک بگیرن.
شب حضرت عباس(ع) برای حمید یک شب ویژه بود. موقع برگشت سوار موتور شدیم گفت دوست دارم مثل آقام حضرت ابوالفضل(ع) مدافع حرم بشم و دست و پاهام فدایی حضرت زینب(س) بشه.
وقتی این همه سینه زدن و تغییر حالت چهره حمید را دیدم گفتم:«حمید، کمتر سینه بزن یا حداقل آرومتر سینه بزن لازم نیست اینهمه خودت را اذیت کنی. جوابش برایم جالب بود گفت: فرزانه این سینه به خاطر همین سینه زدن هیچوقت نمیسوزه. چه این دنیا چه اون دنیا. بارها این جمله را در مورد سینهزدنهایش تکرار کرد. بعدها من متوجه راز این حرف حمید شدم!
منبع: کتاب یادت باشد، داستان زندگی شهید حمید سیاهکالیمرادی