انهدام تیم منافقین و شهادت «علیرضا مشاطان»!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، صغری بیگممیرکمالی مادر شهیدان «علیرضا و عبدالحسین مشاطان» روایت میکند: پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با شکل گرفتن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، برادرم علیرضا به عضویت سپاه درآمد و در مأموریتهای محوله و اعزام به کردستان عراق، همواره در حال مبارزه با ضدانقلاب و ایادی داخلی آنها بود.
به همین دلیل هم توسط منافقین ضدانقلاب تهدید به مرگ شده بود به طوریکه یکبار به اشتباه به شخص دیگری که از نظر شکل و شمایل همانند او بود حمله کرده و وی را به شهادت رساندند، اما بعد از آن که متوجه اشتباهشان میشوند منتظر فرصتی بودهاند تا علیرضا را به دام انداخته و به شهادت برسانند.
براساس اطلاعاتی که به دست آورده بود از بازگشت وی از مأموریت کردستان به قزوین باخبر شده و در آن روز به قصد شهادت برادرم بمب دستسازی که به سه راهی مشهور بود را به داخل خانه پرتاب میکنند که بر اثر آن، مادر مجروح میشوند درحالی که شب وقوع این حادثه از طرف سپاه پاسداران مجدداً علیرضا را فراخوانده و به مأموریت جدیدی در غرب کشور اعزام کرده بودند و در روز واقعه در خانه حضور نداشت.
مأموریت علیرضا دو ماه طول کشید و در این مدت از مجروح شدن مادر هیچ اطلاعی نداشت و پس از بازگشت از مأموریت متوجه ماجرا شد. در همین ایام سپاه پاسداران قصد حمله به یکی از خانههای تیمی منافقین در خیابان شهید منتظری را داشتند که این مأموریت برعهده ایشان و نیروهای تحت امرش گذاشته میشود.
در انجام این مأموریت مهم، علیرضا و تیم همراه با یورشی غافلگیرانه موفق به از بین منافقین حاضر در آن خانه تیمی شده و خود نیز با گلولهای که به شانهاش شلیک میشود و عبور آن از کنار قلب و پاره کردن روده و معده اش، بهدلیل شدت جراحات وارده بلافاصله به بیمارستان ژاندارمری تهران منتقل میشود. ولی با وجود تلاش کادر درمان بیمارستان و پزشکان مختلف سرانجام در روز یکم آذر ماه سال ۱۳۶۰ به درجه شهادت نایل میشود.
بعد از شهادت علیرضا، برادر بزرگترم که در واحد واحد فنی مهندسی سپاه پاسداران منشا خدمات زیادی بود لباس رزم علیرضا را به تن کرده و عازم جبهههای نبرد شد و سرانجام نیز به فیض شهادت نایل آمد.
مادر متولد یکم مرداد ماه سال ۱۳۰۴ در قزوین بود. در سن ۱۴ سالگی ازدواج کرد. طی ایام قیام مردم علیه رژیم ستمشاهی با حضور در راهپیماییها و تظاهرات آن دوران نقش خود را ایفا کرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در تمامی صحنههای انقلاب، بهویژه دوران جنگ تحمیلی حضور و نقش اساسی داشت و از کمکرسانی به رزمندگان اسلام در جبههها از هیچ کوششی مضایقه نداشت.
منبع: کتاب آینه صبوری (سرگذشت بانوان شهید و جانباز استان قزوین)