از جلوی دوربین فرار میکرد!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید «حجتالله صنعتکار آهنگریفرد»، ششم اسفند ۱۳۳۹ در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش عزتالله و مادرش ثریاخانم نام داشت، تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. سال ۱۳۶۳ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. این شهید بزرگوار به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت، بیست و چهارم اسفند ۱۳۶۳ با سمت فرمانده گروهان در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به سر شهید شد و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
سقای رزمندگان بود
محمد حصاری از همرزمان شهید حجتالله صنعتکار آهنگریفرد روایت میکند: در مواقع اعزام نیرو به جبهه، معمولا من سرگرم تهیه فیلم و عکس از رزمندگان پرتوان و مصاحبه با آنها بودم، ولی هر وقت سراغ حجت میرفتم، از جلوی دوربین فرار میکرد.
یادم هست یک بار مخفیانه مشغول فیلمبرداری از او بودم و او تا متوجه شد اورکت را به سرش کشید و دور شد. با این همه قبل از آخرین اعزامش به اتاق من آمد و گفت میخواهم یک عکس خوش تیپ برایم بگیری که وقتی شهید شدم برای اعلامیه و سر مزارم استفاده شود. به شوخی گفتم حجت من عکس را میگیرم، اما تو حالا حالاها شهید نمیشوی. باز هم خندید و مثل همیشه گفت اگر این عکس را نگیری بعدا افسوس میخوری و بعد از آن رفت برای همیشه.
مِثل سیدالشهداء (ع)
محمدعلی حضرتی از همرزمان شهید حجتالله صنعتکار آهنگریفرد روایت میکند: با دوستان نشسته بودیم و صحبت بر سر این موضوع بود که دوست دارید چطور شهید شوید. هر کس چیزی میگفت. حجت گفت: من نمیخواهم خرده ترکش بخورم یا با یک تیر، کارم تمام شود.
دوست دارم در مواجهه با تیر مستقیم تانک شهید شوم و یا اینکه پیکرم تکه تکه شود. حجت در نهایت به خواست خودش رسید و با پیکری بدون سر به لقاءالله شتافت.
منبع: کتاب بیقرار (خاطرههایی از سردار شهید حجتالله صنعتکار آهنگریفرد)