پسرم شب شهادتش به خوابم آمد
پنجشنبه, ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۵۳
«شب شهادت پسرم خواب دیدم که روی پلههای منزل آمده، به من میخندد و میگوید کفشهایم را به من بدهید تا بپوشم و به جبهه بروم ...» ادامه این خاطره از زبان مادر طلبه شهید «محمد برجعلیزادهمحمدی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، سید معصومه حسینی مادر طلبه شهید «محمد برجعلیزادهمحمدی» روایت میکند: سال ۱۳۶۲، شب شهادت پسرم خواب دیدم که روی پلههای منزل آمده، به من میخندد و میگوید کفشهایم را به من بدهید تا بپوشم و به جبهه بروم.
کفشهایش که از شخصی به نام قلی در بازار خریده بود آوردم و به پسرم دادم، پوشید، خندهای کرد و رفت.
وقتی پیکر مطهرش هشتم خرداد سال ۱۳۸۰ آمد، به او گفتم چرا بعد گذشت ۱۸ سال، الان میآیی چرا پسرم زودتر نیامدی.
نظر شما