«علی مثل همیشه نبود. خیلی نورانی شده بود. بعد از اینکه از چند موقعیت رزمندگان عکس و فیلم گرفت، ناگهان یک گلوله «خمپاره ۸۲» دشمن میان ما اصابت کرد و ایشان از ناحیه سینه و سر مجروح شد ...» ادامه این خاطره از شهید «علی تاج‌احمدی‌تبریزی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نویدشاهد استان قزوین بخوانید.

«علی» مثل همیشه نبود!

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید «علی تاج‌احمدی‌تبریزی»، بیستم آبان سال ۱۳۴۳، در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش جلیل و مادرش فاطمه نام داشت و تا سوم متوسطه درس خواند. این شهید بزرگوار به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت، بیست و سوم اردیبهشت سال ۱۳۶۲، در پاسگاه زید عراق بر اثر اصابت ترکش به ران و شکم، شهید شد و مزار مطهرش در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

کریم سرباز روایت می‌کند: با قطار عازم «اهواز» بودیم. رزمندگان در داخل قطار، شور و حال وصف‌ناپذیری داشتند. پاسدار شهید «علی تاج‌احمدی»، از هنرمندان نقاش، خطاط و فیلم‌بردار «سپاه پاسداران» هم، همراه ما بود. او جوانی با تقوا و با خدا بود.

بیست و یکم اردیبهشت ماه سال شصت و دو بود که به خط مقدم جبهه در «پاسگاه زید» رسیدیم. او از خوشحالی در پوست خود نمی‌گُنجید. از مواضع نیرو‌های خودی کلی فیلم و عکس گرفت. فردای آن روز ساعت شش صبح، بعد از خواندن نماز و دعای «ندبه»، به سوی خط مقدم حرکت کردیم. «علی» مثل همیشه نبود. خیلی نورانی شده بود.

بعد اینکه از چند موقعیت رزمندگان عکس و فیلم گرفت، ناگهان یک گلوله «خمپاره ۸۲» دشمن میان ما اصابت کرد و ایشان از ناحیه سینه و سر مجروح شد. «علی» با وضعیتی که داشت، فقط فریاد می‌زد: «یا مهدی! ادرکنی» و یا می‌گفت: «خداوندا! از سر تقصیرات من بگذر» من خودم را با هر زحمتی که بود به نزدیک جاده رساندم.

یک آمبولانس از راه رسید و ما را سوار کرد. آمبولانس حرکت کرد اما متأسفانه در بین راه واژگون شد و ما مجدداً در جاده رها شدیم. در همین حال، برادر «فصیحی‌رامندی» که فرمانده گُردان ما بود، از راه رسید و ما را به اورژانس رساند؛ و سرانجام نیز «علی» بر اثر شدت جراحات وارده در بیمارستان به شهادت رسید.

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده