«به اعضای خانواده می‌گفت خوش به سعادت شهدا که به آرزوی شهادت رسیدند. خدایا یعنی می‌شود من هم به آرزوی خود برسم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید دانشجو «مرتضی شاه‌محمدی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

شهادت آرزوی شهید شاه‌محمدی بود

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید «مرتضی شاه‌محمدی»، پنجم مرداد سال ۱۳۴۱، در روستای تفک از توابع شهر بوئین‌زهرا به دنیا آمد، پدرش رضا، کشاورزی می‌کرد و مادرش فاطمه نام داشت، دانشجوی دوره کارشناسی در رشته زبان‌انگلیسی و معلم بود. این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، هفتم اسفند ماه سال ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به پهلو، شهید شد و مزار مطهرش در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

شهادت آرزوی شهید «شاه‌محمدی» بود

زینب شاه‌محمدی خواهر شهید مرتضی شاه‌محمدی روایت می‌کند: روز هشتم شهریور ۱۳۶۰ بود که برادر شهید مرتضی شاه‌محمدی به همراه برادر دیگرم برای دروی گندم بیرون (صحرا) رفته بودند. این شهید بزرگوار یک رادیو کوچک داشت که همیشه همراه خودش بود و از این طریق از شهادت شهیدان رجایی و باهنر باخبر شده بود.

زمانی که برادرم به خانه آمد، آن چنان گریه می‌کرد که همه اعضای خانواده به دورش جمع شده بودیم تا ایشان را آرام کنیم. سپس ایشان تصمیم گرفت برای شرکت در تشییع جنازه شهیدان یاد شده به تهران برود.

بعد از تمام شدن مراسم شهید شاه‌محمدی به خانه بازگشته بود. به اعضای خانواده می‌گفت خوش به سعادت شهدا که به آرزوی شهادت رسیدند. خدایا یعنی می‌شود من هم به آرزوی خود برسم. از رفتنش به تهران خوشحال بود و می‌گفت من این سعادت را پیدا کردم به بیل و کلنگی که قبر آن دو شهید را کنده بودند بوسه بزنم؛ که این خاطره بیانگر نشانه علاقه شهید شاه‌محمدی به شهادت، انقلاب، امام و مسئولان بود.

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده