روایتی از شجاعت خلبان شهید «عیوضی» در نجات دادن خلبان شکاری

«قرار بود مقر دشمنان را بمباران کنیم سکوت رادیوی مطلق بود، به هدف که رسیدم شیرجه زدم و بمباران کردم از شیرجه که بیرون آمدم، پشت سر من شهید عیوضی آمد، شیرجه زد و هنگام بیرون آمدن، کابینش تیر خورد، هر چند کابین من بیشتر از ایشان صدمه دید به طوری که لانکچر و موشک‌های سمت راست من آتش گرفت ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خلبان شهید «ایرج عیوضی» است که همزمان با سالروز شهادت این شهید بزرگوار تقدیم حضورتان می‌شود.

روایتی از شجاعت خلبان شهید «عیوضی» در نجات دادن خلبان شکاری

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، خلبان جانباز ایرج میرزایی همرزم خلبان شهید ایرج عیوضی بیان می‌کند: در عملیات، به شهید عیوضی گفتم، حواست باشد از من جلو نزنی، پشت سر من بیایی و من هر جا را مورد هدف قرار دادم و به شما اشاره کردم باید بزنید. قرار بود مقر دشمنان را بمباران کنیم سکوت رادیوی مطلق بود، به هدف که رسیدم شیرجه زدم و بمباران کردم از شیرجه که بیرون آمدم، پشت سر من شهید عیوضی آمد، شیرجه زد و هنگام بیرون آمدن، کابینش تیر خورد، هر چند کابین من بیشتر از ایشان صدمه دید به طوری که لانکچر و موشک‌های سمت راست من آتش گرفت.

هوانیروز ارتش هم به من اعلام کرد، ایرج موشک‌های سمت راست شما آتش گرفته، گفتم متوجه شدم، من می‌روم در پایگاه (یک مقری بود در یکی از مناطق) می‌نشینم، شهید عیوضی هم پشت سر من می‌آمد، به این شهید بزرگوار گفتم شما تیر خوردید زودتر از من بروید و در پایگاه بشینید. ولی ایشان مرا تنها نگذاشت و گفت امکان ندارد من زودتر از شما بروم. اصرار کردم و گفتم هر لحظه ممکن است موشک منفجر شود و من شهید شوم. شما هم تیر خوردید حداقل زودتر از من بروید تا به سلامت بنشینید.

آن پادگانی که می‌خواستم بنشینم در بی‌سیم به من اجازه ندادند و گفتند ممکن است موشک منفجر شود و بار جانی فراوانی را به بار بیاورد. در این شرایط سخت و نفس‌گیر مجبور شدم خارج از پایگاه بنشینم، شهید عیوضی هم تا آخرین لحظه کنار من بود، وقتی با هلی‌کوپتر زمین نشستم شهید عیوضی آمد، درب کابین را که باز نمی‌شد به زحمت باز کرد و مرا نجات داد.

شهید عیوضی چنین فردی شجاعی بود که جرات کرد مرا از کابین بیرون کشید و نجات داد. اگر آن لحظه نمی‌آمد ممکن بود هلی‌کوپتر منفجر شود و من شهید شوم. هر کسی می‌توانست این کار را انجام دهد واقعا ریسک بزرگی بین ماندن و نماندن بود که این شهید بزرگوار انجام داد که نشان از شجاعت بارز ایشان دارد.

لحظه لحظه عملیات خلبانان هوانیروز همراه با ریسک بود و هر لحظه امکان داشت که هلی‌کوپتر توسط دشمنان مورد اصابت قرار گیرد، ولی آنها شجاعانه مبارزه کردند و غیرت و همت ایرانیان را در مبارزه با دشمنان به رخ جهانیان کشاندند.

گفتنی است شهید ایرج عیوضی، بیست و چهارم بهمن ۱۳۳۲، در روستای میرپنجی از توابع شهر آبیک به دنیا آمد، پدرش فتح‌الله فروشنده بود، مادرش زلیخا نام داشت و ازدواج کرد. ,ی دوران ابتدایی و راهنمایی را در زادگاهش روستای بهجت‌آباد گذراند و برای ادامه تحصیل و گرفتن دیپلم راهی تهران شد. قبل از انقلاب اسلامی، شهید عیوضی با اخذ دیپلم به استخدام هوانیروز درآمد و در یگان هوانیروز اصفهان دوره‌های آموزشی را گذراند و همزمان با آغاز جنگ تحمیلی به دفاع از میهن اسلامی پرداخت. 

این شهید بزرگوار ستوان‌یکم خلبان ارتش بود و همزمان با عملیات رمضان بیست و سوم تیر ۱۳۶۱، با سمت خلبان در شرق بصره عراق بر اثر اصابت موشک به بالگرد، شهید شد. پیکر پاک ایشان بعد از ۱۶ سال و شش ماه، ۲۳ دی ماه سال ۷۷، در زادگاهش، روستای ناصرآباد تابعه شهر زادگاهش تشییع و به خاک سپرده شد.

روایتی از شجاعت خلبان شهید «عیوضی» در نجات دادن خلبان شکاری

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده