نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

شخصیتها
شخصيت ها / شهدا / هوشنگ ترکاشوند / متن / وصیت نامه / وصیت نامه شهید هوشنگ ترکاشوند

بسم‌الله الرحمن الرحيم

«كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ۗ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۖ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ ۗ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ- لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذًى كَثِيرًا ۚ وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ."187و186 آل عمران ».

تمام نفوس طعم مرگ را خواهند چشيد و حتماً به پاداش اعمالتان رسانده خواهيد شد. در روز قيامت، و آن‌کس که از آتش نجات يافت و وارد بهشت شد او نجات‌یافته است و زندگی دنيا چيزی به جز مايه غرور نيست - شما در دارائی‌ها و جسم و جانتان آزمايش خواهيد شد و از اهل کتاب و از کافران اذیت‌های زيادی خواهيد شنيد و اگر صبر پيشه کنيد و باتقوا باشيد اين از استواری کارهاست(راه صحيح است) .

با ستايش و حمد پروردگار به خاطر نعمت حيات و با سلام بر رسول اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) و آقا و سرورمان امام زمان(عج) و امام امت که خداوند تا کنار حضرت مهدی طول عمرش دهد و با سلام بر شما پدر و مادر گرامی(غفر الله لکم انشاءالله) .

هدف از خلقت انسان برخورداری وی از رحمت الهی است و اين رحمت از اين باب است که توفيق می‌یابد بندگی خداوند را بکند و حمد او را به‌جای آورد و اين بندگی و اطاعت چيزی جداگانه از زندگی روزمره‌اش نيست بلکه همين زندگی اگر طبق فطرت الهی و احکام الهی صورت گيرد همه‌اش عبادت يعنی غذا خوردن، نفس کشيدن، راه رفتن، کار کردن، خوابيدن، خنديدن، گريه کردن، ازدواج کردن، بچه بزرگ کردن، کمک به ديگری کردن، زیبایی را دوست داشتن و از زشتی و پليدی نفرت داشتن و ... عبادت خواهد بود و البته طبق آيات صريح قرآن کريم همين زندگی و تمام جزئياتش موجب ابتلا و آزمايش انسان است چون در نهاد انسانی دو قوه يا دو استعداد هست، استعدادی جهت کسب خير و استعدادی در انجام شر و باعقل و اراده است که راه خير را انتخاب و در جهت رشد و طاعت پروردگار می‌افتد و در پس هر مرحله، مرحله ديگری هست و لذا آزمايش در همه امور به يکباره نيست بلکه در آنجا که انتظارش را ندارد و آمادگيش را ندارد و نقطه ضعف او محسوب می‌شود، همان موجب آزمايش است .

مثلاً حضرت ابراهيم علیه‌السلام آزمايشش در خوردن و خوابيدن و هجرت و انفاق و عبادت و ... نيست چراکه همه زندگيش صرف اين امور شد، بلکه نقطه ضعفش محل آزمايش است و آن اسماعيل تنها فرزند وی آن هم در سن پيری است که بايد با دست خودش قربانی کند که اين را نيز به جای می‌آورد. البته نه فقط اطاعت خشک و برگزاری شکل قضيه، بلکه هنگامی که چاقو گلوی حضرت اسماعيل را نمی‌برد وی عصبانی می‌شود که چرا چاقوی به اين تيزی وی را ياری نمی‌کند تا انجام وظيفه کند و باز در تأیید اين مسئله قضيه شيطان است که پس از 300 هزار سال عبادت چون اطاعت نمی‌کند از يک فرمان، جهنمی می‌شود .

پدر جان و مادر جان می‌دانم که با از دست دادن من بسيار ناراحت هستيد و ناراحتی حاصله به‌هیچ‌وجه قابل‌شرح و تفصيل نيست اما از خداوند صبر بخواهيد و خوشحال باشيد که شما هم چيزی داشتيد که هديه کنيد و شکرگزار باشيد که فرزندتان سعی داشت در راه خير باشد و فرزندان ديگرت نيز الحمدالله هر کدام به‌نوبه خود در همين جهت هستند.

والدين عزيزم جداً مرا ببخشيد که هيچ نتوانستم قدمی در جهت خدمت‌گزاری شما بردارم و کمکی در رفع مشکلات زندگی به شما بنمايم ولی ان‌شاءالله که بتوانيد در عوض به زيارت اباعبدالله(ع) نائل شويد اما نکاتی هست که به آن‌ها اشاره می‌کنم:

اول: آنکه مقدم بر هر کار و هر چيز نماز را برپا داريد که اگر نماز آن‌چنان‌که شايسته است برپا داريد روزی 5 بار، هدف زندگی را يادآوری نموده و به خطاها و گناهان اقرار و طلب آمرزش و اصلاح نموده و تجديد الفت و پيوند با خالق هستی می‌شود و اين خود بالاترين نيرو برای اصلاح ما خواهد بود.

دوم: آن‌که قرآن را حتی‌المقدور روزانه تلاوت نموده و به ترجمه آن توجه نمایید که دستورالعمل زندگی ما ابتدا در قرآن است و اگر با آن آشنا نباشيم و آن را در متن زندگی قرار ندهيم چگونه می‌توانیم ادعای مسلمانی کنيم و مثل کسی می‌ماند که بگويد باسوادم درحالی‌که تابه‌حال خط نخوانده.

و سوم: تبعيت از فقهای عظام کنيد و در مسائل احکام، رساله عمليه را مدنظر داشته باشيد زيرا به حکم عقل و شرع يا بايستی طبيب باشيم يا به دستور طبيب عمل کنيم اين را هم، يا بايد فقيه باشيم يا به دستور فقيه عادل عالم به زمان و اعلم گردن نهیم.

چهارم: اين که از احکام ولایت‌فقیه تبعيت و اين مسئله در کنار همان مسائل نماز و روزه و حج... است. در طول زندگی ائمه اطهار و اين چند سال حکومت اسلامی محرز گرديده که هيچ حکومتی حکومت حقه نيست الا حکومت اسلامی و هيچ رابطه‌ای بين امت و امام و ملت و دولت صحیح‌تر و سالم‌تر(از هر نظر) ازآنچه که اسلام در اين زمينه شرح و تبيين نموده است، نيست و نخواهد که باشد که کليتی از آن را که در حد اطلاع خودم است متذکر می‌شوم :

آنچه که مأموران و مسئولان دولتی انجام می‌دهند به نظر شما يا صحيح است يا ناصحيح. اگر صحيح است بايستی که مشوق آن باشيم و الا بايستی اگر تماس مستقيم نمی‌توانیم داشته باشيم مستقیماً اشکال را به نحوی گوشزد و علت آن را جويا شويم.

آنگاه يا اشکال ما وارد نيست و جواب می‌گیریم يا وارد است که در اين صورت هم يا قبول می‌کند که فبح المراد، يا قبول نمی‌کند، آنگاه به مسئولان بالاتر يا کسی که می‌تواند روی او نفوذ داشته باشد مصالح را در ميان می‌گذاریم و باز هم به همين ترتيب اگر اشکال بود به مسئولين بالاتر يکی پس از ديگر مسئله مطرح می‌شود و اين روال امربه‌معروف و نهی از منکر در جامعه اسلامی است و همین‌طور که ملاحظه فرموديد ايراد و اشکالی به نظر رسيده در مورد مأمورین و مسئولين دولتی نبايستی با افرادی که ذی‌ربط و ذيصلاح نيستند در ميان گذاشته شود که در اين صورت دو گناه انجام‌گرفته يکی غيبت و دوم تضعیف حکومت اسلامی  .

پنجمين مسئله: این‌که برای اطعام مسکين و يتيم توجه خاصی قائل شويد و انجام دهيد که يکی از اوامر اسلام است و اگر به‌صورت ناشناس و مخفی انجام دهيد حب دنيا را در دلتان کم نموده و ريا را همین‌طور، قلب را سليم و رحمت پروردگار را جلب می‌نماید . سعی کنيد که برای اين کار حد و اندازه‌ای قائل نشويد چراکه نمونه گويا رفتار امامان معصوم است.

پدر جانم و برادران عزيزم تا آنجا که مقدور است در کاره‌ای اجتماعی عالم المنفعه همانطور که از سابق کوشا بوده‌اید تا پايان عمر باشيد که موجب رضای پروردگار است و يکی از عبادات بزرگ . این‌گونه کارها را به نفع مردم و برای رضای خدا انجام دهيد و چون برای خشنودی خداست پس نه تشويق مردم شما را فريفته کند که ماشاءالله به فلان و نه دشنام و تهمت و بد و بيراه آنها شما را دلسرد کند. گرچه مشکل است و شيطان هم وسوسه می‌کند اما خدا قادر و متعال و ارحم‌الراحمین است و ياری می‌کند .

ششمين صحبت: در مورد انتخاب عروس و داماد (ان‌شاءالله) برای خانواده چند مورد را ملاک قرار دهيد و بس: فرد مورد نظر اول از همه از حرام پرورش پیدا نکرده باشد که پرورش از حرام بالاخره خودش را نشان می‌دهد، دوم آن‌که اهل خدا و اسلام و نماز و مسئله و منبر و مسجد باشد، سوم این‌که، با هوش و استعداد باشد و با سواد، نه کودن و خرفت، چهارم: کوشا و فعال و اهل کار باشد و از داشتن هيچ شغلی برای رضای خدا خجالت نکشد و عار نداشته باشد و متوجه باشيد به هيچ رو زيبايی ظاهری و مال و منال و طايفه و پست و مقام را دخالت نداده بلکه با چهار ضابطه مذکور . هر کسي مقدم و افضل‌تر بود حق انتخاب با شماست و انتخاب کنيد و اين خود خيلی هم خوب است چرا که انتخاب با جهت صحيح، موجب رقابت می‌گردد و ان‌شاءالله به‌موقع بچه‌ها را مزدوج کنيد يعنی هرگاه خودشان رغبت داشتند مقدمات را فراهم کنيد و نبايستی که نگران خرج و مخارج باشند که خداوند وعده کمک داده .

هفتمين مطلب : شغل برادران که الحمدالله همه‌شان از حلال پرورش پیداکرده‌اند و اهل اسلامند تا آنجا که می‌توانند درس بخوانند و علم بياموزند اگرچه شبانه شده يا متفرقه. کارهايی را به‌عنوان شغل انتخاب کنيد که سازنده و توليدی باشد حال چه در نظام اداری يا شغل آزاد که الان مملکت به کار و تلاش و ابتکار و اختراع و مديريت صحيح محتاج است.

پس اول بايستی به‌عنوان يک مسئوليت شغلی انتخاب و در مرحله بعد توجه به کسب روزی باشد ليکن در بند آن نباشند و اصلاً دلهره آن را نداشته باشند که خداوند رزاق است و وعده کرده که بندگانش را روزی می‌دهد لیکن دلهره بی‌کاری و تنبلی و سربار جامعه بودن را نداشته باشند و از آن اجتناب کنند .

خواهرانم هم يک مقدار بيشتر از پسران بايستی تشويق به علم آموختن شوند و نهایتاً انشاءالله يا در حرفه پزشکی که الان نياز آن واجب است و يا معلمی دختران مشغول شوند تا اين که خدا چه خواهد .

و هشتمين گفتار: پدر و مادر عزيزم هیچ‌گاه اجر خودتان را با منت گذاشتن برکسی يا حتی رخ کشيدن کسی که بله پسر ما شهيد شده از بين نبريد البته می‌دانم که نمی‌کنید، چراکه شما به خدا قرض داده‌اید و بايستی از او پاداش بخواهيد و درعین‌حالی که بايستی به‌موقع ديگران را از امربه‌معروف يا نهی از منکر نمایید و خدمتگزار مردم باشيد نبايستی از آن‌ها توقع خوبی يا قدرشناسی يا پاداش داشته باشيد که اشخاصی هستند به‌موقع تقسيم منفعت از همه جلوتر و پرتوقع‌ترند و موقع انجام وظيفه وامانده‌ترین هستند .

به اميد پيروزی و نصرت اسلام و ظهور آقا امام زمان(عج) و طول عمر امام تا کنار حضرت مهدی و باز شدن راه کربلا قبل از رسيدن سال 63

و من الله توفيق و عليه التکلان "

هوشنگ ترکاشوند "