نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

شخصیتها
شخصيت ها / شهدا / علی رضا آرام / متن / وصیت نامه / آرام

بسمه تعالی

پروردگارا من با چشمانی باز و دلی آگاه و با ایمان به تو و طرف داری از حق و مبارزه با کفر جهانی به این راه آمدم بار خدایا من به خاطر ریا و تکبر و خود نمایی نیامدم بلکه برای مبارزه با نفس و کامل کردن ایمان خود این راه را انتخاب کردم.                                                                     

پروردگارا مرا بیامرز و از گناهانم در گذر! مرا در شمار بندگان پاک خود قرار بده. خدایا تو میدانی که شهادت برای من هزار بار از داماد شدن بهتر است. چرا که شهادت تولدی است برای زندگی جاودان. و ای کاش جان­ها می داشتم تا بارها برای پیروزی اسلام فدا می­کردم. حال می­فهمم لذت شهید شدن چه عشقی در ما به وجود می­آورد. هر چند من لیاقت آن را ندارم که شهید بشوم. شهید کسی است که حسینی شد قلب روحش. همیشه بیاد و در طلب رضای او می­اندیشد. از خداوند می­خواهم اگر لیاقت شهید شدن را داشتم، بدنم تکه تکه شود و بدن تکه تکه­ام را به خاک سپارند. شهادت لیافت می­خواهد آبرو،  صداقت و خلوص تقوا، شهادت شجاعت می­خواهد.                                                          

خدایا به من ایمانی عطا کن که تو را بهتر بشناسم. خدایا رهبرمان را حفظ کن و او را نصرت ده تا خون  شهیدان راه قرآن را به ثمر برساند. و با گسترش حکومت عدل جمهوری اسلامی، زمینه ظهور حضرت مهدی (ع) را فراهم سازد. خدا راه جهاد را بر مشتاقانت بنمای تا هر چه زودتر از عذاب فراق و غم هجر تو خلاصی یابند. جبهه جنگ دانشگاهی است با استادانی چون ابراهیم، محمد (ص)، علی، حسین، مهدی (ع) و نایب امام خمینی کتاب آن قرآن، درس آن جهاد، ایثار و شهادت است. از آنان که به این دانشگاه راه می­یابند تعدادی اندک قبولی می­گیرند. مدرکی که با خون نوشته می­شود و آنان را به درجه سلمان و ابوذر می­رساند. برادران اعمال خود را با ملاکهای خدائی منطبق کنید ببینید چقدر از اعمال ما اسلامی است. چرا که ما تحمل عذاب الهی را نداریم. باور کنید که قیامت به کلیه حساب رسیدگی می­شود و یک لحظه از یاد خدا غافل نباشد. خدایا ما ایرانی­ها مثل مردم بی­وفای کوفه نیستیم که در صحرای کربلا امام حسین (ع ) را تنها گذاشتند. احساس می­کنم وقت وعده­ای که به خود دادم، فرا رسیده با پیام حسین زمان، خمینی کبیر طاقت نیاورد و برای احیای اسلام عزیز و وفای به عهد خود داوطلبانه به جبهه رفتم. پدر و مادر و برادران عزیزم از شما و همچنین خواهرم می­خواهم در مرگ من شیون نکنید. برای شهیدان صدر اسلام گریه کنید. از طرف من از کلیه برادران و دوستان و آشنایان حلالیت بطلبید.                                            

به خانواده عزیزم سفارش می­کنم از خانواده شهدا و مجروحین دیدن کنید. اگر امکان داشت مرا در شیخان کنار مزارم دائیم ابوالفضل، دفن کنید. و اگر نشد در علی ابن جعفر کنار سایر شهدا به خاک بسپارید از طرف من به برادران بسیج مسجد کامکار سلام برسانید. و از آنها بخواهید راه شهیدان را ادامه دهند. و دیگر اینکه همه مرا حلال کنید. خداحافظ همه تا روز قیامت.