نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برای شرکت در تظاهرات، به خانه نمی رفت

نوید شاهد - پدرش مدتي وي را به مرند فرستاد تا وي در تظاهرات و راهپيمايي ها شركت نكند، اما عوض بعد از چند روز ماندن درمرند به طورمخفي به اروميه برگشت ولي به خانه پدرش نمي رفت و در خانه يكي از دوستان به سر مي برد و روزها در راهپيمايي شركت مي نمود. متنی که خواندید قسمتی از زندگینامه شهید «عوض حبیب زاده» بود که نوید شاهد آذربایجان غربی شمارا برای مطالعه زندگینامه این شهید والامقام دعوت میکند.

نوید شاهد آذربایجان غربی؛ شهید «عوض حبیب زاده» یکم مهر سال 1341 در ارومیه به دنیا آمد. از زمانی که وی پا به عرصه وجود گذاشت، روبرو شد با وضع اسفبار پدرش. زیرا پدرش از لحاظ زندگانی دنیوی چیزی نداشت ولی خانواده متدینی داشت. پدرش کارگری می کرد و زندگانیشان را به سر می بردند.

شهید عوض حبیب زاده وقتی به سن6 و7 سالگی رسید دیگر تمام وقت در خدمت پدر بود و در کار های کشاورزی به پدر کمک میکرد.  در سن7 سالگی به مدرسه رفت. بعد از اتمام دوره ابتدائی با موفقیت به درجات بالایی از علم و تحصیل راه یافت.

 البته فعاليتهاي وي در دوره راهنمايي كاملاً چشمگير و محسوس است. از قبيل شركت در تمامي راهپيمايي ها و غيره. پدرش مدتي وي را به مرند فرستاد تا وي در تظاهرات و راهپيمايي ها شركت نكند زيرا مي ترسيد حاصل عمرش را از دست بدهد. حق را بايد به پدرش داد زيرا مرگ سرخ و شهادت را پدرش در جامعه فاسد پهلو وابسته به شرق و غرب درك نكرده بود.

عوض بعد از چند روز ماندن در مرند به طورمخفي به اروميه برگشت ولي به خانه پدرش نمي رفت و در خانه يكي از دوستان به سر مي برد و روزها در راهپيمايي شركت مي نمود. او از دست مزدوران پهلوي صدمه اي ديده بود كه الحمدا... بهبودي يافت.

 بعد از پيروزي انقلاب با برادران متدين خويش در چهاربخش تصميم گرفتند كه انجمن اسلامي در چهاربخش تشكيل دهند. بعد از بررسي مشكلات شوراي چند نفري تشكيل شد و ايشان با يكي از دوستان به جهادسازندگي رفته و برنامه را تشريح كرد و بالاخره پايه هاي انجمن اسلامي پي ريزي شد. تابستان را با اينكه مدارس تعطيل بود و بهترين موقعيت بود براي كار كردن و كمك به پدر، ولي وي كاركردن در راه خدا را اصلح تر تشخيص داد و دين را متن زندگي خويش قرار داد نه در حاشيه.

شهيد عوض حبيب زاده بعد از تشكيل انجمن از اعضاي فعال اين انجمن بود به طوري كه اكثر اوقات خود را در انجمن مي گذراند. روزها به مدرسه مي رفت و شبها با برادران انجمني خويش به پخش آذوقه به مناطق فقيرنشين اروميه از قبيل فرودگاه قديم، عباس آباد و ... مي رفت.

آري علي وار زندگي كردن يعني شبها نخوابيدن و با مسكينان بودن، حسين وار زندگي كردن يعني به فكر جامعه و مردم بودن، البته وي از عاشقان و دلباختگان امام امت خمين بت شكن بود.

تا اینکه در فروردین ماه1360 وارد سپاه پاسداران ارومیه شد. او به علت نشان دادن شهامت ها و بی باکیهای خود در اردوی سپاه به عنوان فردی ویژه قلمداد می شود و در گروهان ویژه سپاه به خدمت مشغول می شود تا اینکه از طرف سپاه برای مأموریتی فرستاده می شوند. مأموریت برادرانمان پاکسازی عناصر وابسته به مستکبرین شرق و غرب داخلی بود.

سر انجام شهید عوض حبیب زاده با همرزمانش در مورخه هجدهم خرداد 1360 در دارلک به عبارت دیگر در کربلای دارلک به دست عناصر حزب دمکرات و کومله که وابستگیشان به شرق و غرب برای ما مشخص است به شهادت رسیدند.

يادش گرامي و راهش پررهرو باد.