«شهادت عزت ابدي است. حيات ابدي است. آنها از شهادت بترسند كه مردن را تمام مي دانند و انسان را فاني.»
(امام خميني (ره))
شهيد، حميد غفاري آذر به سال 1339 در شهرستان اروميه، در يك خانواده مذهبي ديده به جهان گشود. به اقتضاي عالم به تدريج گام در طريق رشد و كمال جسمي و روحي گذارد. از همان اوايل كودكي روح ناآرام و بيقرار و چالاك او در كردار و گفتار به منصه ظهور رسيده بود و او را در جمع خانواده ممتاز ساخته بود.
در سال 1364 در كلاس اول ابتدائي ثبت نام نمود و پس از طي تحصيلات مقدماتي و سيكل، در سال 1354 وارد دبيرستان شد و موفق به اخذ ديپلم در رشته بازرگاني گرديد.
در مهر ماه سال 1359 پس از مدتها فعاليت و عشق به اسلام و انقلاب با صداقتي وصف ناپذير وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شد و نزديك به بك سال به فعاليت هاي مختلف پرداخت. خدمت برايش دلچسب و خوشايند بود و با جان و دل انجام وظيفه مي كرد و حتي هفته ها به منزل سر نميزد. در طول خدمت در سپاه، در واحدهاي تداركات (به عنوان مسؤول) عمليات، گروه ضربت و مدت كمي نيز، در گروه مبازره با قاچاق و مواد مخدر و تحقيقات سپاه فعاليت داشت. در گروه ضربت در گشت ها و درگيريهاي مختلف از قبيل منطقه سرو (در زمان شهيد مهدي باكري) و گوگ تپه (كه منجر به شهادت اسوة اخلاق شهيد مهدي اميني گرديد) حضور داشت. البته در قضيه دارلك نيز بنا بر صلاحديد شهيد مهدي اميني و به لحاظ پي گيري امورات محوله، از شركت در عمليات محروم گشت و بعدها تا وقتي كه زنده بود وقتي از اين موضوع صحبت به ميان مي آيد از عدم حضور خويش حسرت مي خورد.
در سال 1360 ضمن حفظ ارتباط نيمه فعال خود با سپاه آن را ترك كرد و بنا به عشق و علاقه اي كه نسبت به مطالعه و تحصيل علوم ديني داشت به مدرسه محمديه اروميه مراجعه و به علت علاقه اي كه به شهرستان مذهبي قم داشت، در يكي از مدارس علوم دينيه آن ثبت نام نمود و در امتحانات ورودي قبول شد، لكن روحيه تعاون و همكاري وي كه در كمك و همياري خانواده در امورات كشاورزي نيز متجلي شده بود، باعث گرديد تا نتوان به موقع (اوايل مهرماه) در مدرسه قم حضور به هم رساند و بعداً هم عليرغم امرار و با فشاري در خصوص جبران حتمي مدت زمان تأخير شده براي تحصيل، در هر صورت با عدم موافقت مدرسه مزبور مواجه شد، لذا خود را به مدرسه عالي علوم ديني وليعصر تبريز رساند و پس از ثبت نام و قبولي به تحصيل در آن پرداخت.
بنابر اظهارات مسؤولين مربوطه، در طول تحصيل نيز علاقه و استعداد خود را به خوبي نشان داد، به گونه اي كه از اميد هاي آينده مدرسه به شمار مي رفت.
در رابطه فعاليتهاي اجتماعي شهيد در جريان انقلاب و بعد از پيروزي، سخن بسيار است. اما، در اين جا به موارد مختصر و كوتاهي اشاره مي كنيم.
همزمان با اوجگيري انقلاب در شهرستان اروميه، در تظاهرات شركت ميجست. به عنوان مثال، بارها به بهانه حضور در دبيرستان از منزل خارج مي شد و بلافاصله به تظاهرات مردمي بر ضد رژيم پهلوي مي پيوست.
بلافاصله پس از پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1358 مقارن با آخرين سال تحصيلي در دبيرستان، با همكاري ايشان چند نفر از همفكران و دوستان اقدام به تشكيل انجمن اسلامي در دبيرستان نمودند و فعاليت هاي خود را گسترش دادند. همچنين با همكاري همان دوستان به تشكيل فروشگاه تغذيه در مدرسه اقدام نمود و جالب توجه اينكه، درآمد حاصله از فروشگاه را شبانه صرف خانوادههاي محروم و مستمند در مناطق پائين شهر مي كرد.
از خصوصيات اخلاقي و فضائل با ارزش شهيد مي توان به كم حرفي و اجتناب از ياوه گوئي، احترام به والدين و بزرگترها و مهرباني و عطوفت غير قابل وصف به نزديكان، تعاون و مساعدت و اداي حق همسايگي نسبت به همسايگان اشاره نمود، كه كم و بينش در خاطرهها به يادگار مانده است. گذشت و كوشش و جديت در تحصيل كمالات نفساني خصوصاً اخلاق در عمل و در مجموع، جديت در جهت دادن به اعمال و سكنات خود در مسير الهي، همگي از وي فردي متواضع، فكور، پر تحرك و فعال و خستگي ناپذير در راه اسلام و انقلاب اسلامي ساخته بود.
شهيد، كسب فضائل اخلاقي و عمل صالح و برتر از آن اخلاق در عمل و تعهد عميق در قبال انقلاب اسلامي و خون شهيدان و عصاره همه اينها، جهاد در راه خدا، توجه خاص داشت. به گونهاي كه ميگفت: خداوند از ما نخواهد گذشت كه علم به آنچه رضاي خدا در آن است داشته باشيم، ولي به بهانه هاي مختلف اعم از سختي كار يا مشكلات راه و يا عناوين ديگر از انجام تكليف طفره رويم و گمان كنيم كه خداوند نيز نعوذ با.....فراموش مي كند، اگر چنين كنيم، نه تنها بايد از روح بزرگ انساني خويش و شهداي خونين پيكرمان شرمنده باشيم، بلكه بايد بدانيم كه خداوند تبارك و تعالي، ديگر هرگز با نظر رحمت به ما نمي نگرد و شامل كساني خواهيم شد، كه خداوند در شأن آنان آيات تحذير آورده و معاد و حساب، روز ترس بزرگ را كه حضرت علي (ع) قيامت را به آن تعبير نموده يادآوري ميشود و ميفرمايد:
(يوم تجد كل نفس ما عملت من خير محضراً و ما عملت من سوء تود لو ان بينها و بينه امداد بعيدا و يحذرلم ا... نفسه وا... رؤوف بالعباده)
و اين پند و نصيحت خداوند بزرگ در قرآن كريم به بندگان خودش است، كه قبل از اينكه روز عمل تمام شود و روز حساب آغاز گردد، آنان را با رحمانيت تمام به بندگي خود و عمل خالص و حمايت دين خود مي خواند.
شهيد، در سال 1361 در كاروان اعزامي به جبهه هاي جنگ تحميلي به همراه جمعي ديگر از طلاب مدرسه عالي وليعصر تبريز و بسيجيان عاشق بي قرار، شركت جسته و همراه آن ستارگان زميني به كهكشان بيانتهاي عالم ملكوت پيوست و در عمليات حماسه ساز و افتخار آميز بيتالمقدس كه به آزادسازي خرمشهر قهرمان انجاميد شركت جست.
پس از شركت در آزاد سازي پادگان حميديه هويزه، در تاريخ 1361/4/24 در عمليات جنگي شلمچه، در منطقه جفير، در اثر اصابت تركش ناجوانمردانه دشمن، در نبرد قهرمانه پس از مقاومتها و ايستادگي هاي غير قابل وصفي كه به صورت جنگ تن به تانك انجاميد جام شيرين و گواراي شهادت را سر كشيد. در حالي كه 4 بهار از عمر انقلاب شكوهمنداسلامي و 22 بهار از عمر او مي گذشت به ملكوت اعلي پرواز نمود. همچون كبوتري سپيد با بالهاي آغشته به خون سرخ با پروازي فراتر از ادراك انديشه هاي زمينيان.
«راهش مستدام باد»