خاطرات آقاي ابراهيم غفاري آذر پدر شهيد (از زبان خواهر شهيد):
1 - شهيد تا شش سالگي غير از شما (والدين) با چه افراد ديگري تماس نزديك داشت و به چه كساني بيش از ديگران علاقه داشت؟ (مادر، پدر، خواهر، برادر، عمو، دايي، پدربزرگ و ...):
خيلي مهربان بود و با تمامي فاميل ها و آشنايان روابط گرم و صميمانه داشت و بيشتر با مادربزرگم ارتباط داشت غير از خانواده.
2 - در چه مدرسه يا مدارسي تحصيل كرد؟ نام مدرسه: مستشاري، اميري، اميركبير شهرستان: اروميه سال شروع: 1347 سال اتمام: 1359
3 - در همان دوران شهيد چه كارها يا بازي هايي را بيشتر انجام مي دادند؟
ورزش از جمله فوتبال و واليبال و كوهنوردي و شنا و دووميداني
4 - آيا رفتارش با رفتار ديگر كودكان شما تفاوتي داشت؟
بله. از نظر خوش رفتاري و مهرباني و فعاليت هاي بيشتر با خواهران و برادرانش متفاوت بود. تحمل ناراحتي ديگران را نداشت. هميشه اطرافيان را به نوعي مي خنداند و خيلي به روحيات اطرافيان علاقه داشتو بسيار خوش طبع بود و در خانه تعاون و همكاري داشت. در كارهاي خانه با افراد خانواده پيشقدم بود.
5 - چنانچه در دوران در دوران راهنمايي و يا دبيرستان ترك تحصيل نموده و يا محل تحصيل خود را تغيير داده است، علت را بيان نمائيد:
نخير
6 - از چه زماني احساس كرديد كه رفتار و شخصيت او در حال تغيير و تحول است؟ چه رفتارهايي موجب ايجاد چنين نگرشي در شما گرديد؟
از سال 57 كه در تظاهرات قبل از انقلاب شركت مي كرد و چند بار نيز مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود. بيشتر به فقرا كمك مي كرد. به همسايگان و آشنايان و در مواقعي كه احساس نياز مي كرد كمك و مساعدت مي نمود و حس تعاون و همكاري نسبت به همه داشت. به پدر و مادرش دز منزل و كارهاي بيرون كمك مي كرد و از كسي بدگوئي نمي كرد.
7 - در دوران نوجواني (11 تا 18 سالگي) اوقات فراغت خود را بيشتر به چه كاري مي گذراند و اگر مطالعه مي كرد بيشتر چه نوع كتاب هائي را مطالعه مي كرد (مذهبي، علمي، هنري و ...)؟
بيشتر به مطالعه روزنامه ها و نشريات پاسدار اسلام، پيام انقلاب و كتب شهيد مطهري و شهيد دستغيب و اصول كافي، تفسير نمونه و امام راحل و استماع نوار سخنراني شهيد كافي، مطهري و ... را مي نمود و به مطالعة كتب علمي نيز علاقه داشت.
8 - روابطش با خويشاوندان و همسايگان چطور بود؟ نظر آنها نسبت به شهيد چگونه بود؟ چه خاطره اي در اين خصوص به ياد داريد؟
خيلي صميمي بو و خضوع و افتادگي خاصي داشت و نسبت به همه افراد مهربان بود و سعي مي كرد به همه كمك كند. به افراد فاميل و آشنايان علاقه داشت و طوري كه بعد از شهادت وي همه آشنايان را داغدار كرد و ما تأثر و اندوه را در چهرة همه آنها ميديديم و تقريباً اولين شهيد از فاميل بود.
9 - با چه كسي يا كساني دوست صميمي بود؟ آنها چه مشتركاتي با شهيد داشتند؟ (همكلاسي، هم محلي و ..) آنها كجا هستند و چكار مي كنند؟
اكثر دوستانش به درجة عظيم شهادت نائل شدند. با شهيد جهان سپاس، عليرضا مكاري، مهدي اميني، علي اكبر كاملي، يوسف آزموده ، باقريان، ذاكري دوست بودند.
10 - در چه دانشكده يا دانشگاه يا حوزه تحصيل مي كرد؟ نام محل تحصيل:ولي عصر تبريز شهرستان: تبريز سال شروع: مهر 59 سال خاتمه: به تاريخ شهادت سال 61
11 - چه آرزوها و خواسته هائي داشت؟ بزرگترين آرزويش چه بود؟
در نامه اي كه از جبهه فرستاده بود قيد كردند كه آرزوي زيارت امام راحل و شهادت در ركاب امام زمان(عج) را دارند و دوست دارن بندة صالح خدا باشند.
12 - دوست داشت در آينده چكار بكند و يا چه شغلي داشته باشد؟
ايشان پاسدار بودند و اعتقادداشتند كه ريخته شدن خون افراد پاك و عاشق در اين لباس به راه اسلام تقد و جلوة خاصي به اين لباس داده است و با اينكه فردي خودساخته و عاشق بود، ولي هميشه مي گفت به دنبال راهي هستم كه بتوانم خود را دريابم و اين بود كه عليرغم پافشاري و ممانعت برادر حسن اعلايي كه فرمانده كل سپاه آن زمان كه معتقد بود سپاه به انسان هاي چون او نياز دارد، ولي در جواب گفته بودند سپاه به انسان هاي خودساخته نياز دارد و من نيز به دنبال خودساختگي سپاه را ترك و به حوزة علميه مي روم.
13 - شهيد در چه زماني به فكر ازدواج افتاد؟ تاريخ عقد و ازدواج و ميزان مهريه چقدر بود؟
ايشان مجرد بودند و معتقد بودند كه تا پايان جنگ بايستي از ازدواج خودداري كنند و فكرشان را بيشتر به جنگ اختصاص داده بودند.
17 - چه صحبت ها و يا توصيه هايي به شما و ديگران مي كرد؟
احترام به پدر و مادر، اطاعت از مقام معظم رهبري و ولايت فقيه، مطالعه كتب. بيشتر هديه هايي كه به اشخاص مي داد كتاب بود.
18 - نحوه شهادت شهيد چگونه بود؟ پيش از شهادت چه گفت و چكار كرد؟
ايشان آرپيجي زن بودند و در خط مقدم جبهه مي جنگيدند و زماني كه تمام يارانشان به شهادت ميرسند و از نظر تجهيزات و امكانات در مضيقه بودند (در زمان خيانت بني صدر) به ايشان پيشنهاد مي شود كه عقب نشيني كنيم و در جواب مي گويد با اين همه شهيدي كه داديم خودمان را به اينجا رسانديم. اگر برگرديم بايد براي پس گرفتن اينجا دوباره شهيد بدهيم.
19 - به طور كلي كدام يك از خصوصيات شخصيتي شهيد را بيش از خصوصيات ديگرش دوست داشتيد؟ (شجاعت، تواضع و ...) فقط يك خصوصيت بارز ذكر شود.
خيلي شوخ طبع و مهربان بودند و در سختترين شرايط با بردباري و شجاعت تمام عمل مي كردند. دركش خيلي بالا بود.