وصيتنامه شهيد غلامعلي تدبيري
بسم الله الرحمن الرحيم
إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ
بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ
وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ
وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا
بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
سپاس و ستايش برآن خدائي را که
ما را از ميان مخلوقاتش انسان آفريد و از ميان انسانها نعمت مسلمان بودند را عطا فرمود
و از ميان مسلمانان نعمت شيعه بودن و از ميان
شيعيان ،شيعه دوازده امامي بودن را عطا نمود.
و نعمت رهبري آگاهانه امام خميني
کبير را به ما عطا نمود تا در سايه تلاشهاي اين امام عزيز ما از بند طاغوت رهايي يافتيم
و براي اعتلاي اسلام عزيز و نجات خودمان قيام
کنيم.
و به ما توفيق دهد که آنگونه زندگي
کنيم و آنگونه بميريم که او مي پسندد .
قضايم اسير رضا مي پسندد رضايم بدانچه قضامي پسندد
چرا دست يازم چرا پاي کوبم مرا خواجه بي دست و پا مي پسند.
پروردگارا :
تو خود آگاهي که ما دوست داشتيم
که بندگان صالح و نيکوئي باشيم ولي هر کس که در اين راه قدم مي نهاد و راه خدا پسندانه
اي انتخاب مي نمود دشمنانش افزون می شد و شياطين جن و انس بر سر او حمله ور مي شدند
و از همه بدتر نفس سرکش که به عنوان بزرگترين دشمن هميشه با ياري ديگر دشمنان ما را
به دام شياطين مي اندازد.
و اي پروردگار متعال اين همه دشمن
متاسفانه در تمام عمر ما را از راه پاک و نيکوي تو و اوليا تو باز داشتند و اين عبد
حقير و ناتوان تو اکنون حدود 23 سال از تو عمر گرفته ام و در اين دنيا زندگي نموده
ام امروز با تمام شرمندگي اعتراف مي کنم :
که من يک بار نتوانسته ام آنگونه
که شايسته توست تو را عبادت کنم و نتوانستم شکر اين همه نعمتها را ،حتي شکر کوچکترين
نعمتهايت را که بسيار بزرگ است به جا آورم.
پروردگارا :
تو در کتاب هدايت خود فرمودي که
جانها و مالها مومنين را به بهاي بهشت خريداري مي کنم ،ولي اي خالق منان مگر تو خود
اين جانها و مالها و هستي را به ما عطا ننمودي ؟
پس چقدر بزرگواري که وقتي امانت
خود را از ما بگيري نعمتي بزرگتر از آن را به ما عنايت مي نمايي پس زبانم از گفتن سپاس
و شکر گذاري تو ناتوان است.
ولي اي خداوند متعال به ما قدرت
توانايي بده که از بندهاي فريبنده دنيا و دامهاي شياطين رها شويم و به تو بپيونديم.
تا تو را از کنگره عرش مي زنند
صفير ندانمت که در اين دامگه چه افتاده
است
اما بنا بر حکم اسلام که لازم
است هر مومن هميشه وصيت نامه داشته باشد چند کلامي وصيت مي کنم ؛
ابتدا شما عزيزان را سفارش مي
کنم به تقواي الهي و ترس از آخرت و يادآوري
مرگ که مولا اميرالمومنين در خطبه 156 نهج البلاغه مي فرمايد :(بندگان خدا روزگار به
حاضرين مي گذرد مانند گذشتگان ،پيشينيان مرده اند پش شما هم مي ميريد آنکه رفت ديگر
باز نمي گردد و آنچه است هميشگي نيست رفتار
اول دنيا با مردم مانند رفتار آخر آنست
،کارهايش از پيشي گرفته و نشانه هايش همراه هم هستند.
پس گويا شما به قيامت حاضريد و
دنيا شما را ميراند مانند راندن ساربان که شتري را مي راند که هفت ماه از زائيدن آن
مي گذرد و شيرشان خشک شده باشد ،پس کسي که خود را به غير از (به خواهشها و آرايشهاي
دنيا )مشغول گرداند در تاريکيها بدبختي سرگردان مانده و در تباهکاريها آميخته شود
و رهايي نيابد و شياطين و ديوهاي گمراه کننده او را به سرکشي وادار کنند و کردار بدش
را براي او زيبا جلوه دهند پس بدانکه پايان پيشروان در راه نيک بهشت است ،و پايان تقصير
کنندگان جهنم و آتش پس شايسته است تمام همت خود را صرف دنياي فاني نکنيد و بيشتر
به آخرت بکوشيد .
اما پس از آن چون مسئوليتم در
جامعه معلمين بوده و مدتي در خدمت نونهالان اين انقلاب بوده ام با توجه به اطلاعاتي
که از محيط زندگي کودکان شما و جگر گوشه هاي شما دارم از آن محيط مقداري با شما صحبت
مي کنم.
بر ما شکي نيست که اين انقلاب
اسلامي که در ايران متولد شد تمام جوانان و ديگر اقشار اين ملت را از بند گمراهي و
ضلالت نجات داده و آنها را از محل فساد به مسجد و سنگر کشانده و سبب نجات براي کساني که در پي نجات بودند .
و چه بسيار نيکان ما بوده اند
که هميشه دعا مي کرده اند .
"اللهم
انا ترغب اليک في دولته کريمه تعزيها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله و..."
ولي خداوند اين نعمت را به ما
عطا نمود که چنين دولتي نصيب ما شود و اگر چند لحظه کوتاه فکر کنيم که چه نعمتهاي بزرگي
در پي اين انقلاب بزرگ خداوند به ما عطا نمود درک مي کنيم که اين انقلاب سرآمد بسياري
از نعمتهاي عظيم الهي است و اگر بخواهيم از اين نعمتها بهره مند شويم بايد از اين انقلاب
پاسداري کنيم و دشمنان آن را نابود کنيم.
و طبيعي است که اين انقلاب که
طومار ننگين شياطين را در هم کوبيد دشمنان فراوان دارد و براي آنکه از شر دشمنان را
به خودشان برگردانيد بايد با تمام توان آماده دفاع از اين نعمت الهي باشيم.
و دشمنان را فرصت ضربه زدن ندهيم
و اما از جمله توطئه هاي دشمنان نابکار ما که براي اسلام و انقلاب تدارک ديده آن است
که نسلهاي بعدي اين ملت را از اسلام و انقلاب دور سازند و آنها را از نسبت به قوانين
دين مبين اسلام بي تفاوت نمايند و احکام اسلام را که زير بناي اسلام هستند به دست فراموشي
سپرده و يا سبک بشمارند و جگر گوشه هاي شما را از درخانه خدا بگيرند و به دام شياطين
بيندازند و متاسفانه تاکنون توانسته اند دامهاي زيادي خصوصا براي کودکان و نوجوانان
پهن کنند.
و متاسفانه گاهي هم موفق شده اند.
به عنوان وصيت اين حقير سفارش
مي کنم که به پدران و مادران که چرا تربيت فرزندان خود را به اميد ديگران مي گذاريد
و يا خدا نخواسته نسبت به اين امر بي تفاوت هستيد چرا همچون زمانهاي گذشته فرزندان
خود را زير نظر نمي گيريد که با چه کساني رفت و آمد مي کنند.
از شما عاجزانه مي خواهم که فرزندان
را با توجه به دستورات اسلام تربيت کنيد و آنها را از مواضع گناه دور بداريد و در عمل
کردن به احکام اسلام نسبت به آنان بيشتر عنايت کنيد. زيرا آنها بسياري از خيرهاي خود
را الان درک نمي کنند و اين قسم از تربيت که عمل کردند به احکام اسلام است به عهده
پدر و مادر است. و به عنوان مثال نمي توان از آموزش
و پرورش و محيط مدرسه انتظار داشت که فرزند شما را نمونه بار آورد بلکه از لحاظ علمي
اين وظيفه را مدرسه انجام مي دهد که به آنجا هم نظارت پدر و مادر لازم است که شما بدانيد
که چه چيز در مغز فرزندان معصوم شما فرو مي رود. که مبادا روزي بفهميد که ديگر
فرزندتان مطيع اسلام نيست پس از سنين کودکي فرزندان خود را به انجام فرائض الهي عادت
دهيد اگر چه با اجبار باشد چون آنها به خير و عاقبت خود اگاه نيستند ولي شما آگاهيد
امام شما اي دانش آموزان عزيز شما به دو بال علم و ايمان مسلط شويد تا بتوانيد به سوي
مقصد سعادت پرواز کنيد و گرنه فردائي چندان روشن نداريد و تلاش کنيد که دشمنان سخت
در تلاشند و شما عزيزان :اطاعت از خدا و رسول و امام را
نصب العين خود قرار دهيد .
65/9/28
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی