وصیت نامه شهید در سالروز شهادتش
مادر شهادت سعادتی است که نصیب هر کس نمی شود به هر حال پایان راه همه شهادت است، پس مادر مرا از شهادت باکی نیست، شهادت مانند مادری است که تنها فرزندش را در آغوش می کشد پس اگر، مادر و پدر جان با خبر شنیدن شهادت من گریه نکنید.

نوید شاهد گلستان؛ شهید محمدعلی احمدی/ هشتم شهریور 1340، در شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش حسن(فوت1348) و مادرش خدیجه نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند.به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیستم شهریور 1360، با سمت تک تیرانداز در سوسنگرد بر اثر اصابت ترکش خمپاره ب سر، شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای امامزاده عبداله زادگاهش قرار دارد. برادرش محمدحسین نیز شهید شده است.

بلل

فرازهایی از وصیت نامه شهید محمدعلی احمدی

«بسم رب الشهداء و الصالحین»

الله اکبر / خمینی رهبر

خدمت مادر عزیز و مهربانم سلام

پس از تقدیم عرض سلام امیدوارم که حال مبارک شما خوب باشد، و هیچ گونه ناراحتی نداشته باشید، مادر جان از اینکه من نوشته ام اهواز هستم ناراحت نباشید، چون از اینکه حس می کردم در مکانی راحت قرار بگیرم، و در سنگر نباشم غمگین بودم من نمی توانستم به خود بقبولانم که برادران خودم در مرزها شهید شوند.

و من هر روز شاهد این باشم، که فلان قدر کشته یا فلان قدر زخمی شده اند، پدر جان و تو ای مادر جان میدانم که از دست دادن من شاید سنگین باشد ولی غم از دست دادن حسین(ع) بر فاطمه زهرا سنگین نبود، مگر آنها نبودند که کشته شدند تا دین اسلام پا بر جا باشد.

من هم به نوبه خود از سرورم حسین(ع) درس مبارزه و جهاد و درس شهادت را یاد گرفتم، من آموختم که زندگی مادی مشمئز کننده است و نباید منتظر باشیم که مرگ ما را فرا گیرد، بلکه ما باید به سراغ مرگ برویم.

مگر انسان یک مرتبه بیشتر می میرد، پس چه بهتر آن که یک مرتبه هم در راه خدا کشته شود، مادر، سلام بر تو که بالاخره بر احساس مادرانه ات پیروز شدی و فرزندت را روانه میدان نبرد کفار و مسلمین کردی و انشاالله که به خود می گویی که او را در راه خدا هدیه انقلاب اسلامی می کنم و من به وجود تو افتخار می کنم.

که مادری از سلاله فاطمه زهرا(ص) هستی، مادر جان به من درس آموختی که پای خود را جای پای یاران حسین بن علی بگذارم و چه کشته شوم و چه سالم برگردم مادر برای تو افتخاری بزرگ است.

بلل

مادر شهادت سعادتی است که نصیب هر کس نمی شود به هر حال پایان راه همه شهادت است، پس مادر مرا از شهادت باکی نیست، شهادت مانند مادری است که تنها فرزندش را در آغوش می کشد پس اگر، مادر و پدر جان با خبر شنیدن شهادت من گریه نکنید.

بلکه به فکر شب دامادی من بیفتید و خیلی خوشحال باشید هم اکنون من و دیگر برادرانم عازم جبهه های اهواز هستیم تا به سر سپرده های شرق و غرب نشان بدهیم که ایران دیگر آن ایران سابق نیست.

به قول اماممان می خواهیم خودمان ارباب خودمان باشیم.دیگر عرضی ندارم جز دوری شما عزیزان و در آخر سفارشهای برای برادران و خواهران خود دارم.

خواهرانم؛ شما نیز زینب زمان باشید و از شما آنچه هوس کردید بپرهیزید و در راه خدا مبارزه کنید.

برادرانم؛ بعد از کشته شدنم اسلحه ام را به شما می سپارم و امیدوارم که به زمین نگذارید و راه من را ادامه دهید که همان راه خداست، راه خدا بهترین و برترین راههاست، پوینده و کوشنده در این راه باشید.

امام امت آن مجاهد کبیر و عصاره حسین ابن علی رهبر انقلاب خمینی بزرگ را یاری نمائید و او را تنها نگذارید.خداحافظ

شهادت سرآغاز پایندگی است / نترسم ز مرگی که خود زندگی است.

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده