زندگینامه
جواد مهجور، ششم فروردین ۱۳۴۳، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش رمضانعلی، در اداره پست کار می‌کرد و مادرش ثریا خانم نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. تشک‌دوز خودرو بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. نوزدهم اردیبهشت ۱۳۶۱، در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
به گزارش نوید شاهد قزوین:

وصیت نامه شهید جواد مهجور

در ادامه راهم تا مرز شهادت کوشا باشید

با نوشتن این وصیت نامه ی کوچک و جزیی، با دشمن کافر و مزدور اتمام حجّت می کنم و با آغوش باز به استقبال شهادت می روم؛ «شهادت، دعوتی به تمام هدایت شدگان است.»

اما پدر و مادر مهربانم! امیدوارم با شنیدن خبر شهادتم به من افتخار کنید.

«از سوز محبت چه خبر اهل هوس را؟/ این آتش عشقست، نسوزد همه کس را»

افتخار کنید به این که یکی از فرزندان خود را در راه خدا دادید و بدانید پدر و مادرانی که در راه خدا چنین گذشته ایی داشته باشند و استقامت کنند، رستگارند.

من از آن هایی که دوستان من بودند و آشنا هستند، می خواهم به جای خودم، راهم را دوست بدارند و در ادامه آن تا مرز شهادت کوشا باشند.

ای پدر و مادرم! خداوند را شُکر کنید که موقعیتی واقع شد که شما امتحان بدهید و آزمایش شوید و این شهادت من، آزمایشی بسیار مناسب است؛ امیدوارم موفق شوید و عاقبتِ با سعادتی در انتظارتان باشد.

ای پدرم! من برای اسلام و آزادی انسان ها می جنگم؛ مبادا فکر کنید که پناه بُردن به شهادت، فرار از زندگی است!

ما می رویم تا به رنجیدگان جامعه های فردا بگوییم: «زندگی در رفتن است و به مقصود رسیدن».

همگی ما شهدا، از امامان مان پند می گیریم و -به خاطر رضای خداوند و دین پاک خدا- برای اسلام مبارزه می کنیم.

برای من گریه نکنید و اصلاً دل تان برای من نسوزد! دل تان برای اسلام بسوزد که در این دنیای پُر از کفر، تنهاست.

منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده