شهید «مهدی کاظمی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. وی در وصیت نامه مدبرانه خود چنین می‌نویسد: «حال زمان امتحان است، امتحان رفتن، زمان اثبات صدق گفتارمان. زمان خونخواهى حسين، آيا انديشيده‌ايد چرا حسين قيام كرد، چرا حسين شهيد شد و چرا اهل بيتش به اسارت رفت؟! آيا ما رهروان واقعى حسينيم»
زمان امتحان

به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید «مهدی كاظمي»، هجدهم آذر 1346، در شهرستان كرج به دنيا آمد. پدرش قدرت الله، در شركت راه آهن کارگری می‌کرد و مادرش رقيه نام داشت. دانش آموز سوم متوسطه در رشته رياضي بود. از سوي بسيج در جبهه حضور يافت. یکم اسفند 1364 در فاو عراق بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. مزار وي در گلزار شهداي روستاي سرحدآباد تابعه زادگاهش واقع است.

متن کامل وصیت نامه شهید «مهدی کاظمی» را در ادامه مطلب می‌خوانید.

بسم الله الرحمن الرحيم

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَٰذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ

اشهد ان لا الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان عليا ولى الله

با سلام بر پيشگاه آن كسى كه بارگاه رفيعش قبله عاشقان و كعبه آمال عارفان است و عشقش جوشش خون‌ها و رويش لاله‌هاى شهادت، سلام بر حسين و بر اولاد حسين و بر اصحاب حسين و با سلام بر خاتم اوصياء و اولياء قائم آل رسول، خطيب دايره عالم امكان، وارث ذوالفقار على، منقسم خون حسين، ولى ا... الاعظم ارواحنا لمقدمه الفدا. بر نايبش روح ا... و سلام بر ارواح مطهر جميع شهدا و با سلام بر زيبايى لحظه به خون خفتن در راه دوست.

سعادت بسیجی بودن

بار خدايا، اى كه همه وجود از توست اى كه عالم هستى قطره‌اى از قدرت بى‌پايانت تو را حمد مى‌كنم كه سعادت بسيجى‌بودن را عطايمان كردى. ما در اين كربلاى عشق به نداى سرور شهدا لبيك گوييم و تو را ستايش كه امام عزيزمان را هاديمان قرار دادى.

كريما، به ما توان شكر نعمتت را عطا فرما هر چند كه شكر نعمتت جان دادن در راه توست.

خدايا، تو خود شاهد باش كه جز براى رضاى تو قدم بر خاك‌هاى عطر آگين و مقدس جبهه نگذاشتيم و جز به عشق تو به استقبال شهادت نرفتيم، تو گواه‌باش كه ما به عهدى كه با امام عزيزمان روح ا... بستيم تا آخرين قطره خون وفادار مانديم و لحظه‌اى از اين پيمان و بيعت روى نگردانيديم. تو را قسم به درگاهت امام را تا ظهور حجتت امام زمان نگهدار. اى ارحم الراحمين. برادران بسيجى‌ام تقاضايم از تمام شما اين است كه هيچ زمان و در هيچ شرايطى پايگاه را حتى براى لحظه‌اى خالى نگذاريد و بيش از پيش براى انقلاب فعاليت كنيد تا دشمنان بدانند با شهادت يك بسيجى نه تنها صحنه انقلاب خالى نمى‌شود بلكه موج انقلاب خروشان‌تر گشته و راه كربلا هموارتر مى شود. والسلام و در آخر سخنانم اگر جسدم به دستتان رسيد كه مرا در مزار گلگون كفنان سرحد آباد دفن كنيد. اگر بدستتان نرسيد، راضى باشيد به رضاى خدا و تقاضاى ديگرى دارم و آن اين كه در پايگاه مراسم دعاى توسل برقرار كنيد تا بيعتى دوباره باشد با امام «امام را دعا كنيد».

خدايا، تو را قسم به رسولانت، امام امت را تا ظهور دولت يار نگهدار و پيروزى غايى را به امت اسلام ارزانى فرما. اى نهايت آرزوى عارفان، والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته مهدى كاظمى كربلاى خونبار جنوب دوشنبه چهاردهم اسفند ماه 1364

برخى از تمامى اين معقولات اين است كه اى مردم، اى امت واى رهروان راه حسين چون زمان جهاد است و اطاعت از امام امت، شما را قسم مى دهم به ذات اقدس احديت تمامى مقدسات عالم كه به امام امت وفادار بمانيد. مبادا، براى حتى لحظه‌اى دست از اين پير جماران برداريد كه شكستن بيعت با امام شكستن بيعت با حسين است. اگر قرار باشد وصيتى‌كنم آن اين است كه امام را تنها نگذاريد، مساجد را خالى نگذاريد، براى مسئله جنگ اهميت فوق العاده‌اى قائل شويد و جبهه‌ها را خالى نكنيد و برويد اين راه را. اى عزيزان تا كربلاى حسين راهى نمانده، ما كه موفق به زيارت حضرتش نشديم. ان‌شاءالله شما همگى شاهد مرقدش باشيد و در آنجا يادى هم از ما بكنيد و از شما تقاضاى بزرگى دارم تقاضا دارم مرا حلال كنيد. آنچه حق بر گردنم داريد حلالم كنيد. ان‌شاءالله خداوند در آخرت خيرتان دهد و اگر حقى بر گردن كسى دارم راضى هستم و حلال كردم.

 سلام بر پدر و مادر مهربانم، درود خدا و ملائك خدا و رسول خدا بر شما كه براى رضاى خدا از عزيزتان چشم پوشيديد. مرا در دامان پر مهرتان تربيت و به قتلگاه خونين عشق روانه كرديد. از تو از پدرم تقاضا دارم چونان «ايوب صابر» باشى و تو اى مادرم تقاضا دارم زينب‌وار در برابر مصائب بايستى. قد خم نكنى و از رفتن من ناراحت نباشيد كه رفتن حق است و بايد همه اين راه را بروند. چه زيباست كه در راه رضاى خداوند متعال از معبر شهادت برويم، مرا حلال كنيد. هر چند فرزند خوبى برايتان نبودم. خداوند شما را صبرى جميل و اجرى جزيل عنايت فرمايد. خداوند حافظتان باد!

اى برادران و خواهرانم اسوه شما خواهرانم زينب است. صبر كنيد و بدانيد خدا با صابران است و شما نيز برادرانم صبر را پيشه كنيد و به امام وفادار بمانيد. خداوند همراهتان در تمام مراحل زندگى باد.

برخيزيد كه آهنگ سفر بايد كرد * در صحنه عشق ترك سر بايد كرد

اينك كه به جز خدا كسى با ما نيست * مردانه ز موج خون گذر بايد كرد

سفر شهادت

آرى، بايد رفت و بايد آهنگ سفر كرد، سفر به بىكرانه خون، سفر با قافله‌اى از كربلاييان به همراه قافله سالارى از كربلا و اين تكليفى است بر گردن همه ما و واجبى است از واجبات الهى و امتحانى است از امتحانات حضرتش. بله، اين آزمونى است از ايمان آورندگان، آزمونى دشوار و خود اين كلام خداست آنجا كه مى فرمايد: « أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ » آيا مردم چنين پنداشته‌اند كه صرف اينكه گفتند: ما ايمان آورده‌ايم رهايشان كنند و دراين دعوى هيچ امتحانشان نكنند. سوره عنكبوت آيه 2


و حال زمان امتحان است، امتحان رفتن، زمان اثبات صدق گفتارمان. زمان خونخواهى حسين، آيا انديشيده‌ايد چرا حسين قيام كرد، چرا حسين شهيد شد و چرا اهل بيتش به اسارت رفت؟! آيا ما رهروان واقعى حسينيم، ما كه مى‌گوييم: «يا حسين، نبوديم در كربلا ياريت كنيم. آيا اكنون كه نداى فرزند پاك حسين، بار ديگر در كربلاى ديگرى بلند است به صف كربلاييان پيوسته‌ايم؟ آرى، زمان، زمان انتخاب است. در يك طرف صف حسينيان به رهبرى پرچمدار اين قيام خونين امام امت و در صف ديگر يزيديان در يك طرف هابيليان و در طرف ديگر قابيليان. در طرفى تمامى حق و درطرفى تمامى باطل . آيا ما از كدامين گروهيم و در كدامين صف.



منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده