نوید شاهد - «محال است که ایشان زخمى شده باشد، حاجى شهید شده است. دخترم ناراحت شد، اما گفتم که به من الهام شده است ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید "محمد جعفرخانی" است که تقدیم حضورتان می‌شود.
محال است که حاجى زخمى شده باشد!

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید محمد جعفرخانی، دوازدهم مهر ماه سال ۱۳۴۴ در ولازجرد تاکستان به دنیا آمد، پدرش محمد و مادرش ربابه محرمی ولازجردی نام داشت، تحصیلاتش را تا پایان مقطع متوسطه ادامه داد، در تاریخ سوم بهمن ماه سال ۱۳۶۳ ازدواج کرد و دارای ۲ فرزند پسر و یک دختر بود. 
وی پاسدار سپاه بود و توسط سپاه صابرین تهران به عنوان فرمانده گردان در عملیات پدافند منطقه شیخ محمد حضور یافت. 
این شهید بزرگوار سیزدهم شهریور ماه سال ۱۳۹۰ و در حین درگیری با گروهک ضد انقلاب پژاک بر اثر اصابت ترکش و خمپاره و گلوله مستقیم و جراحات وارده شهید شد و مزار او در گلزار شهدای روستای زادگاهش است.

محال است که حاجى زخمى شده باشد!

خدیجه علی همسر شهید محمد جعفرخانی روایت می‌کند:
چون برادر من شهید شده بود، به من می‌گفت خوش به حالت که برادرت شهید شده است. من ۳۳ سال هست که به اسلام خدمت می‌کنم و ۸ سال در جنگ جنگیدم ولی شهید نشدم، من لیاقت شهید شدن یا سعادت شهید شدن را ندارم ولی الآن دیگه به قشنگ‌ترین آرزوش رسیده است.

به همراه مادر و دخترم آن روز به امامزاده داود(ع) در قزوین رفته بودیم که از طرف همکار ایشان با بنده تماس گرفتند و خبر زخمى شدنش را دادند.

من گفتم، محال است که ایشان زخمى شده باشد، حاجى شهید شده است. دخترم ناراحت شد اما گفتم که به من الهام شده است. از آنجا سریع ماشین گرفتیم و به منزل آمدم که بعد یقین پیدا کردیم که ایشان شهید شده است.

لحظه سختى بود. اگر چه ایشان بسیار کم در بین ما بودند اما حضور ایشان خود یک دنیا مى‌ارزید. آن وقت‌ها انتظار داشتم که ایشان آخر هفته را به منزل مى‌آمدند و نبودشان، اندکى جبران مى‌شود، اما الان دیگر نباید منتظر باشم و دیگر آخر هفته، بوى دیدارشان را نمى‌دهد.

منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی خط سرخ

مادر شهید
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده