نوید شاهد - «جعفرخان به سمت یک سنگر پژاک می‌رود که متاسفانه آن سنگر با مواد منفجره و ریموت مجهز شده بود و ناگهان با یک انفجار جعفرخان از ناحیه پا مجروح می‌شود ...» ادامه این خاطره از زبان همرزم شهید "محمد جعفرخانی" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
شهادت در سه متری تونل تروریست‌ها!

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید محمد جعفرخانی، دوازدهم مهر ماه سال ۱۳۴۴ در ولازجرد تاکستان به دنیا آمد، پدرش محمد و مادرش ربابه محرمی ولازجردی نام داشت، تحصیلاتش را تا پایان مقطع متوسطه ادامه داد، در تاریخ سوم بهمن ماه سال ۱۳۶۳ ازدواج کرد و دارای ۲ فرزند پسر و یک دختر بود. 
این شهید بزرگوار پاسدار سپاه بود و طی دوران هشت سال دفاع مقدس دو بار مجروح و به مقام جانبازی نایل شد. ایشان بعد از این دوران نیز به مبارزه خود علیه دشمنان اسلام ادامه داد و سرانجام توسط سپاه صابرین تهران به عنوان فرمانده گردان در عملیات پدافند منطقه شیخ محمد حضور یافت. 
وی طی عملیات یاد شده، حین درگیری با گروهک ضد انقلاب پژاک بر اثر اصابت ترکش و خمپاره و گلوله مستقیم و جراحات وارده در تاریخ سیزدهم شهریور ماه سال ۱۳۹۰ شهید شد و مزار او در گلزار شهدای روستای زادگاهش است.

شهادت در سه متری تونل تروریست‌ها!

همرزم شهید محمد جعفرخانی روایت می‌کند:
جعفرخان در روزهای آخر از هر چیزی که تعلق خاطر به دنیا و پست و مقام باشد پرهیز می‌کرد. 
یعنی مثل دیگران بیل دست می‌گرفت و سنگر درست می‌کرد، به سنگر دیگر گردان‌ها سر میزد با بچه‌هایشان شوخی می‌کرد و سر به سر آنها می‌گذاشت. 

عملیات در ساعت ۴ صبح ۱۳ شهریور سال ۹۰ آغاز شد و نیروها بیشتر از حد تعیین شده پیشروی کردند. به طوری که صدای نفس کشیدن نیروهای پژاک هم شنیده می‌شد. جعفرخان بویژه به کسانی که دوربین مخصوص داشتند گفت: هر کسی را دیدید، اختیار آتش دارید. بالاخره عملیات آغاز شد. 

جعفرخان در کوه نیروها را پخش کرد و مدام فریاد می‌زد که یا حسین(ع) و یا زهرا(ع) بگوئید و بالا بروید. جعفرخان به سمت یک سنگر پژاک می‌رود که متاسفانه آن سنگر با مواد منفجره و ریموت مجهز شده بود و ناگهان با یک انفجار جعفرخان از ناحیه پا مجروح می‌شود. 

جعفرخان خودشان را در سنگر می‌کشند و پاهای خودشان را برای اینکه موجب تضعیف روحیه بچه‌ها نشود زیر خودشان جمع می‌کنند(مثل دو زانو نشستن) بعد به بچه‌ها اشاره می‌کنند و می‌گویند: (آماشالله بیا بالا، برید جلو داد بزنید. یا حسین(ع) و یا زهرا(ع) بگوئید. 

ضمن اینکه تیراندازی می‌کرد بچه‌ها را به جلو رفتن تشویق می‌کرد. یکی از امدادگرها که بالای سر جعفرخان می‌رسد و می‌فهمد جعفرخان زخمی شده، به ایشان می‌گوید: بیائید برویم پائین.

 جعفرخان می‌گوید: نه من چیزیم نیست برو بالا. تا بالای ارتفاع ۳ متر بیشتر نمونده. برو بالا. این امدادگر می‌گوید بالای ارتفاع که رفتم شنیدم شهید علی بریهی با حالت گریه و ناله و ناراحتی می‌گوید: جعفرخان… بیا خودم میبرمت پائین… تورو خدا جعفرخان … و ناگهان با یک خمپاره صدای جعفرخان و شهید بریهی با هم ساکت می‌شوند. 

جعفرخان حدود ساعت ۴:۴۵ تا ۵ صبح، ۲متر پائین‌تر از کانال و غار کوه جاسوسان به آرزوی خودش می‌رسد و به درجه رفیع شهادت نائل می‌شود. 

جعفر خان شهیدی است که در سه متری!! تونل تروریست‌ها به شهادت رسید، تروریست‌هایی که به لحاظ تجهیزات و دستگاه‌های ارتباطی از سوی آمریکا مجهز شده‌اند.

منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی خط سرخ

مادر شهید

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده