نوید شاهد – شهید "علی کریمی" در وصیت‌نامه‌اش آورده است:«ای جوانان عزیز! نمازهایتان را با توجه بخوانید؛ چون همه اینها به خاطر نماز است. نماز اگر نداشته باشیم، هیچ چیز نخواهیم داشت ...»
نماز اگر نداشته باشیم، هیچ چیز نخواهیم داشت

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید علی کریمی، دوم آذر ۱۳۳۹ در روستای چوبیندر از توابع شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش عباس، کارگر کارخانه بود و مادرش گل‌عنبر نام داشت، تا پایان دوره ابتدایی درس خواند و او نیز کارگر کارخانه بود. این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، نوزدهم اردیبهشت ۱۳۶۱ در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به سر شهید شد، مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش قرار دارد و برادرش محمدرضا نیز به شهادت رسیده است.

متن وصیت‌نامه شهید علی کریمی:

اینک در کربلای ایران، ندای «هل من ناصرٍ ینصرنی؟» حسین(ع) به وسیله روح‌الله سر داده شده است و اینجانب نیز طبق وظیفه شرعی و اسلامی، به جبهه  حق علیه باطل عازم گشتم تا با کفار به مبارزه برخیزم.

ای هموطنان عزیز! درود خدا بر شما باد که با کمال شجاعت و استقامت در برابر استکبار و استعمار ایستاده‌اید و با سلام به شما که جوانان تان را تربیت کرده و به جبهه می‌فرستید تا جلوی تجاوز این از خدا بی خبران را بگیرند.

با رفتن شهدا، وظیفه شما سنگین‌تر می‌شود

هموطنان! باید بدانید با رفتن شهدا، وظیفه شما سنگین‌تر می‌شود که باید هدف و مقصود آنها را در نظر بگیرید، عمل کنید و اگر خدای ناخواسته ذره‌ای در پیمودن راه شهدا سستی بورزید، در پیشگاه خدا مسئول خواهید بود و جوابی به بهشتی‌ها، رجایی‌ها، مدنی‌ها و سایر شهدا نمی‌توانید بدهید.

شما که برای اسلام بپا خاسته‌اید و جانفشانی و مال خود را نثار می‌کنید و در صف شهدای کربلا و پیرو قرآن و اسلام هستید؛ سعی کنید پاسدار خون شهدا باشید.

نماز اگر نداشته باشیم، هیچ چیز نخواهیم داشت

ای جوانان عزیز! جان شما و جان اسلام و قرآن و جان شما و جان نماز. نمازهایتان را با توجه بخوانید؛ چون همه اینها به خاطر نماز است. نماز اگر نداشته باشیم، هیچ چیز نخواهیم داشت.

ای عزیزانم! می‌دانم شما خیلی برای من زحمت کشیدید، خیلی هم مرا دوست دارید و حتی می‌گفتید که شاید امید آینده شما باشم؛ اما چه کنم که این شیطان بزرگ و این صدامیان در مقابل اسلام، قرآن و امام ایستاده‌اند و الآن موقع آن است که به یاری امام بشتابیم و به سوی جبهه‌ها روانه شویم تا مزدوران از خدا بی‌خبر را از سرزمین جمهوری اسلامی بیرون برانیم.

 مسأله دیگر، مسأله ازدواج بنده است که شما پدر و مادرم خیلی روی این مسأله تکیه می‌کردید. من الآن دارم به یاری امام زمان(عج) به جبهه می‌روم که اگر شهید شدم، شما ناراحت نباشید؛ چون در راه اسلام کُشته شدم و ازدواج بنده را خدا خودش قبول کرده است.

منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین

مادر شهید

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده