همیشه به فرامین اسلام عمل کنید
يکشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۱۶
ابوالقاسم وطن پور، یکم بهمن ۱۳۴۵، در شهر تهران به دنیا آمد. پدرش محمدعلی، کشاورز بود و مادرش بانو نام داشت. تا دوم متوسطه درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم دی ۱۳۶۶، در ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش به پا، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای روستای داکان از توابع شهر تاکستان واقع است.
نوید شاهد قزوین:
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین.
وصیت نامه شهید ابوالقاسم وطن پور
همیشه به فرامین اسلام عمل کنید.
سپاس و ستایش مخصوص پروردگار بزرگی است که آفریننده ی جانها و پدیدآورنده ی
آسمانها و زمین است.
سپاس، فقط مخصوص اوست و سپاس کردن به غیر او گمراهى و
نادانى است.
حمد و سپاس مخصوص یگانه معبودى است که به وجود آورنده ی عالمیان است.
حمد و سپاس فقط براى یگانه محبوب قلب ها، پروردگار –عزّوجل- مى باشد.
حمد و سپاس مخصوص آن ذات یگانه و یکتاست که مثل و مانند ندارد.
پروردگارا! نمى دانم و نمى توانم در مدح و ستایش تو چه بگویم و چه
بنویسم؛ چون تو همه چیز هستى و زبان من بَسى قاصر که بتواند در ستایش تو لب
به سخن بگشاید.
پروردگارا! خودت بهتر مى دانى که من هیچم در مقابلت؛
تو مرا از هیچ به
وجود آوردى تا بتوانم خودم را بشناسم و دلیلِ به وجود آمدنم را بفهمم؛ ولى
از آن جایی که من دائماً در فکر هواهاى نفسانى بودم، از تو بسیار فاصله
گرفتم؛ ولی تو به طرفم آمدى!
پروردگارا! من غرق در منجلاب هواى نفس شدم و باز تو مرا فراموش نکردى؛ من
بَد کردم... نافرمانى کردم... ستم کردم؛ امّا تو نسبت به من، رحم و عطوفت
نشان دادى.
اى خداى من! من بسیار خطا کردم و خواهش دلم را پذیرفتم؛ پس تو هم باید مرا
فراموش مى کردى! اما -از آن جایى که بسیار آمرزنده اى- تو مرا فراموش
نکردى، که اگر فراموش مى کردى، من غرق در نفس خود مى شدم.
پروردگارا! گناهانم به قدرى بر دوشم سنگینى مى کند که -اگر قرار بود در
این دنیا عذاب ببینم- فشارش مرا به زیر زمین مى بُرد؛ پس از تو عاجزانه و
محتاجانه مى خواهم گناهانم را بیامرزى و از در خانه ی رحمتت مرا ناامید
برنگردانى.
خدایا! جز تو کسى نمی تواند مرا بیامرزد؛ پس مرا بیامرز تا در روز قیامت
نزد رسولان، امامان و شهدا روسیاه نباشم.
پدر و مادر عزیز و گرامی ام! شما زحمت زیادی برایم کشیدید و مرا با مِهر و
مَحبت بزرگ کردید و چقدر زجرها که به خاطر من تحمل کردید و من در عوض خوبى
کردن به شما، بدى کردم و شما عزیزان را اذیت نمودم؛
به خصوص تو ای مادرم!
که برایت فرزند خوبى نبودم و هیچ موقع به شما محبت نکردم و بسیار بدى کردم؛
ولى تربیتم را مدیون شما عزیزان مى دانم و از شما مى خواهم در شهادت من
نگران نباشید و خوشحال باشید که فرزندتان راه حسین(ع) را انتخاب کرد.
در شهادتم بى تابى نکنید که اجر و مُزد شما با خداوندْ -تبارک و تعالى-
مى باشد؛ البته خداوند شما را به سختی ها، ترس، گرسنگى و آفات زراعت مى
آزماید و بشارت به آنان که صابر هستند.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین.
نظر شما