خوش به سعادتش!
شنبه, ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۴۹
گفتم: راستی شنیدهام فلانی نماز شباش ترک نمیشود، برادرم بلافاصله گفت: خوش به حالش و خوش به سعادتش، ما که سعادت نداریم! و من دیگر هیچ نگفتم...
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید قدرتالله زرآبادیپور، دوم فروردین ۱۳۴۲ در روستای کامان از توابع شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش امانالله، فروشنده بود و مادرش آئینهخاتون نام داشت، تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. این شهید بزرگوار از سوی جهادسازندگی در جبهه حضور یافت، دهم اردیبهشت ۱۳۶۵ در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش قرار دارد.
خواهر شهید قدرتالله زرآبادیپور:یک شب بیخواب شده بودم، ساعت از نیمه شب گذشته بود. صدای خفیفی به گوشم رسید که تا به حال نشنیده بودم، حساس شدم، به دنبال صدا رفتم، دیدم قدرتالله چراغ نفتی کوچکی را روشن کرده و در زیر شعله کم آن مشغول خواندن قرآن و پس از آن نماز شب و دعا و غیره است.
این ماجرا تا سپیده دم صبح ادامه داشت و او پس از اقامه نماز صبح، لباسهایش را پوشیده و به سر کار رفت و این ماجرا تقریباً هر شب ادامه داشت و من با شنیدن صدای قرآن، دعا و نماز برادرم آرامش خاصی میگرفتم.
مدتی از این جریان گذشت تا اینکه یک روز بحث بر سر نماز بود و ایشان داشت در خصوص این فریضه دینی صحبت میکرد که من نام یکی از بستگان را بردم و گفتم: راستی شنیدهام فلانی نماز شباش ترک نمیشود و او بلافاصله گفت: خوش به حالش و خوش به سعادتش، ما که سعادت نداریم! و من دیگر هیچ نگفتم.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
نظر شما