نوید شاهد -«وقتی پوستر را برای او بردم، آن را باز کرد و دید. حالتش خیلی دگرگون شد و با یک لحن بسیار خاصی گفت:بله دیگر، هر که دارد هوس کرببلا بسم‌الله ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید ترور معلم "قدرت‌الله چگینی" از زبان یکی از دوستان این شهید بزرگوار است که تقدیم حضورتان می‌شود.
هر که دارد هوس کرببلا بسم‌الله

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید قدرت‌الله چگینی، سی‌ام دی ۱۳۲۶ در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش غلامرضا و مادرش معصومه نام داشت، تا پایان دوره کارشناسی در رشته مترجمی زبان عربی درس خواند، معاون اداره آموزش و پرورش بود، سال ۱۳۵۰ ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. این شهید بزرگوار دوازدهم شهریور ۱۳۶۰ در قزوین مورد سوءقصد گروه‌های ضدانقلاب قرار گرفت، بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

هر که دارد هوس کرببلا بسم‌الله

محمدرضا خلاقی از دوستان شهید قدرت‌الله چگینی نقل می‌کند:
پوستری در منزل داشتم که تصویر عَلَمی بود که بالای عَلَم، پنجه دستی قرار داشت و به دست یک سوار بر اسب بود و خاطره کربلا را در ذهن تداعی می‌نمود. بالای عکس هم نوشته شده بود:«هر که دارد هوس کرببلا بسم‌الله ...».

یک روز قصد کردم آن پوستر را به عنوان هدیه برای شهید چگینی ببرم. وقتی پوستر را برای او بردم، آن را باز کرد و دید. حالتش خیلی دگرگون شد و با یک لحن بسیار خاصی گفت:«بله دیگر، هر که دارد هوس کرببلا بسم‌الله ...» دو هفته بعد از این دیدار، شهید چگینی به آرزوی دیرینه‌اش، یعنی شهادت، می‌رسد.

هرگز خسته نشد

محمد انصاری از دوستان شهید قدرت‌الله چگینی نقل می‌کند:
مرگ در نگاه شهید چگینی شیرین‌تر از عسل بود. او از ابتدا آگاهانه و با علم به اینکه قدم گذاشتن در راه مبارزه برای اسلام، ختم به شهادت خواهد شد، فعالیت‌های بی‌شائبه خود را شروع کرد و در این راه هرگز خسته نشد، چون هدف خود را از مدت‌ها قبل انتخاب کرده و آگاهانه در این مسیر قدم برمی‌داشت.

این اعتقاد و مرگ آگاهی در نوشته‌های شهید معلوم و مشهود است و این یک بیت شعری که بر مزار او نوشته شده، حاکی از آن اعتقاد و یقین است:« من این شهد شهادت را به نوشانوش می‌نوشم...  کجا پیمان الا هو شود از دل فراموشم»  

منبع: کتاب معلم شهر( خاطرات شهید قدرت‌الله چگینی)

مادر شهید
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده