نوید شاهد - «گفتند چرا ریشت بلند شده؟ بعد الکل و پنبه آوردند و یک فندک زدند زیر چانه ما. یک دفعه سر و صورت من را شعله فرا گرفت. بعد هم گفتند عجب خوشگل شد! هیچ آرایشگاهی به این قشنگی این‌ها را اصلاح نمی‌کند! ...» این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
هیچ آرایشگاهی به این قشنگی اصلاح نمی‌کند!
 
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید حجت‌الاسلام نصرت‌الله انصاری، دوم دی ۱۳۲۰ در روستای عصمت‌آباد از توابع شهر بوئین‌زهرا به دنیا آمد، پدرش علی‌اصغر و مادرش بتول نام داشت، تا پایان دکترا در رشته اللهیات و معارف اسلامی درس خواند و روحانی و کارمند صندوق تعاون اسلامی بود.

وی جزو ۱۰ نفر روحانی اول طرفدار امام در شهر قزوین بود و همین موجب شد متضمن پرداخت هزینه‌هایی باشد که حداقل آن بازداشت و تعقیب شهربانی و ساواک بود. این شهید بزرگوار بیست و پنجم اسفند ۱۳۵۴ در زندان ساواک تهران بر اثر شکنجه توسط عوامل رژیم شاهنشاهی به شهادت رسید و مزار او در بهشت‌زهرای شهر تهران واقع است.

زمانی که نصرت‌الله انصاری وارد کمیته مشترک ضدخرابکاری شد. فضایی مخوف که همگان از آن کم و بیش شنیده‌اند. طبق اعترافات فریدون توانگری (آرش) از بازجویان معروف ساواک که در ابتدای انقلاب به همراه بهمن نادری‌پور (تهرانی) به دار مجازات آویخته شدند.

بازجوی نصرت‌الله انصاری فردی به نام شهبازی با نام مستعار رضایی بوده است: من اطلاعاتی دقیق ندارم. ولی شنیدم فردی به نام انصاری یک فرد روحانی زیر شکنجه شهبازی (رضایی) شهید شد. ولی از نوع شکنجه و علت دقیق شهادت اطلاع ندارم.

یوسف باروتی، رضایی را بازجوی رسمی ساواک می‌داند و حسین رشوند به یاد می‌آورد: بازجوی آقای انصاری رضایی بود. یک پسر لاغری بود که می‌خواست از من حرف بکشد. خاکساران درباره آن مرد لاغراندام می‌گوید: به رضایی معروف بود.

البته بازجوی من اسدی بود و رضایی هم آنجا بود. به نظرم رضایی ساواکی بود و اسدی شهربانی‌چی. بیشتر روحانی‌ها را بازجویی می‌کرد. معلوم نشد پس از پیروزی انقلاب چی شد و کجا رفت. خیلی هم خبیث بود. در شکنجه من خیلی اسدی را تحریم می‌کرد. البته خود اسدی هم خیلی شرور و معروف بود به مشت‌زن ساواک.

شب‌ها که کشیک بودند اغلب مست بودند. با خود من چند بار در کمیته تفریح کردند! من را آوردند. به قدری پایم درد داشت که نمی‌توانستم روی پایم بایستم. گفتند چرا ریشت بلند شده؟ بعد الکل و پنبه آوردند و یک فندک زدند زیر چانه ما. یک دفعه سر و صورت من را شعله فرا گرفت. بعد هم گفتند عجب خوشگل شد! هیچ آرایشگاهی به این قشنگی این‌ها را اصلاح نمی‌کند!

در نهایت شکنجه‌ها آغاز شد. یوسف باروتی معتقد است حجم اصلی بازجویی مال روز‌های اول بازداشت بود؛ و در طول روز سه بار هر کس را به بازجویی می‌بردند تا آنقدر که پرونده به جایی برسد.

منبع: کتاب شیخ نصرت (زندگی و مبارزه روحانی شهید نصرت‌الله انصاری)
 
پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده