ماجرای زمین خوردن رئیس شهربانی در تظاهرات رژیم شاهنشاهی!
چهارشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۳۹
نوید شاهد - «در درگیریهای نیروهای شهربانی با مردم، سیدی از سادات قم به نام حاجآقا حسین، رئیس شهربانی را غافلگیر کرد و با سرش رفت وسط دو پای رئیس شهربانی و او را بلند کرد روی هوا، بعد فریاد زد:«یا جد امام خمینی» و او را به زمین زد ...» ادامه این خاطره را از شهید "حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد" در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، سید آزادگان، شهید حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد، در سال 1318 به دنیا آمد، پدرش سید عباس ابوترابیفرد نام داشت، دوران ابتدایی را در مدارس دولتی قم سپری کرد و سپس در نجف به تحصیل حوزوی پرداخت.
وی در جنگ ایران و عراق در کنار مهدی چمران حضور داشت و در نهایت به اسارت درآمد. نقش عمدهای در اردوگاههای اسرای ایرانی در عراق داشت، نماینده تهران در مجلس چهارم و پنجم و از اعضای مؤسس جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی بود که به سبب تحمل اسارت در جریان جنگ ایران و عراق به سید آزادگان مشهور بود.
سید علیاکبر ابوترابیفرد از آنجایی که جانباز 70 درصد بود، دوازدهم خرداد ۱۳۷۹ در مسیر زیارت حرم علیبن موسی الرضا(ع) به همراه پدرش آیتاللَّه سیدعباس ابوترابیفرد بر اثر سانحه رانندگی به مقام شهادت نایل شد و پیکر هر دو در صحن آزادی حرم امام رضا(ع) به خاک سپرده شده است.
ماجرای زمین خوردن رئیس شهربانی در تظاهرات رژیم شاهنشاهی!
شهید حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد نقل میکند:
قرار بود شاه در چهاردهم بهمن 1341 و دو روز قبل از برگزاری رفراندوم برای تقسیم اسناد زمینهای کشاورزی بین کشاورزان، به قم بیاید. قم را چراغانی کردند و یکی، دو تا طاق نصرت هم زده بودند.
در همان رابطه حضرت امام اطلاعیهای به این مضمون دادند که « فردا من از همه کسانی که علاقهمند به اهلبیت(ع) هستند میخواهم که از خانه بیرون نیایند. چون اینها(شاه) میخواهند بیایند.» اعلامیهاش را به همه در و دیوار قم زدند. اعلامیه امام در همان روز( سوم بهمن 1341) به در و دیوار نصب و برای مردم قرائت شد.
یک روز قبل از آمدن شاه تظاهراتی در قم به راه افتاد. بنده خودم در آن راهپیمایی حضور داشتم. شعار این بود که:«ما تابع قرآنیم، رفراندوم نمیخواهیم». جمعیت از صحن مطهر حضرت معصومه(س) حرکت کردند و آمدند به سوی خیابان تهران و دور زدند.
از خیابان آستانه آمدند به سمت حرم مطهر. یک طاق نصرت هم در استقبال از شاه نزدیک حرم مطهر نصب شده بود. این جمعیت وقتی به این طاق نصرت رسیدند، شروع کردن به خراب کردن آن.
نیروهای شهربانی در آنجا با مردم درگیر شدند. یک عده نیرو با لباس شخصی و با لباس پلیس بودند. تعدادی از افرادی که به خاطر چاقوکشی و قتل زندانی بودند را آزاد کرده و آورده بودند. همه اینها را رو در روی مردم قرار دادند. درگیری شروع شد.
در همین حال سیدی از سادات قم به نام حاجآقا حسین، رئیس شهربانی را غافلگیر کرد و با سرش رفت وسط دو پای رئیس شهربانی و او را بلند کرد روی هوا، بعد فریاد زد:«یا جد امام خمینی» و او را به زمین زد.
با زمین خوردن رئیس شهربانی درگیری خیلی شدت پیدا کرد. پلیس مقداری تضعیف شد و مردم با دیدن این صحنه روحیه مقابله بیشتری پیدا کردند. نیروهای شهربانی که یک عده را دستگیر کرده بودند، آنها را بردند و عقبنشینی کردند.
مردم نیروهای شهربانی را تعقیب کردند. یک عده هم آمدند به سمت طاق نصرت و آن را شکستند و با چوبهای آن، ماشین رئیس شهربانی را خرد کردند. حالا با این وضعیت، فردای آن روز هم شاد میخواست به قم بیاید.
منبع: جلد دوم کتاب سیره ابوترابی(مجموعه خاطرات زندگی سید آزادگان شهید حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد از تولد تا عروج)
نظر شما