جلوگیری از خودکشی زندانیان قبل از انقلاب!
يکشنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۱۳
نوید شاهد - «ماموران زندان برای جلوگیری از خودکشی زندانیان تلاش می‌کردند که هیچ وسیله فلزی در دسترس آنان قرار نگیرد. به همین دلیل، حتی از دادن قاشق، نخ و سوزن دریغ می‌کردند و ما برای دوختن پارگی لباس‌ها و یا دوخت دگمه‌ای، به دستشویی می‌رفتیم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی مرحوم جانباز "محمدحسین خاکساران" است که تقدیم حضورتان میشود.
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، زنده‌یاد محمدحسین خاکساران در طول مبارزات، بار‌ها دستگیر، زندانی و شکنجه شده، علاوه بر شکنجه‌های عمومی، مورد اذیت و آزار شدید ساواک و بازجو‌های زندان قرار گرفت که تا زمان فوتش، هنوز آثار شکنجه در بدن ایشان باقی مانده بود.
وی در خاطراتش می‌گوید: ماموران زندان برای جلوگیری از خودکشی زندانیان تلاش می‌کردند که هیچ وسیله فلزی در دسترس آنان قرار نگیرد. به همین دلیل، حتی از دادن قاشق، نخ و سوزن دریغ می‌کردند و ما برای دوختن پارگی لباس‌ها و یا دوخت دگمه‌ای، به دستشویی می‌رفتیم.
وی در خاطراتش می‌گوید: ماموران زندان برای جلوگیری از خودکشی زندانیان تلاش می‌کردند که هیچ وسیله فلزی در دسترس آنان قرار نگیرد. به همین دلیل، حتی از دادن قاشق، نخ و سوزن دریغ می‌کردند و ما برای دوختن پارگی لباس‌ها و یا دوخت دگمه‌ای، به دستشویی می‌رفتیم.
و مخفیانه مقداری از سیم جارویی که آنجا بود؛ جدا می‌کردیم و به سلول می‌آوردیم و بعد یک سرش را روی موزاییک می‌ساییدیم تا مثل سوزن تیز شود و سر دیگرش را خم می‌کردیم و با نخی که از پیراهنمان می‌کشیدیم، کار دوخت و دوز را انجام می‌دادیم.
و سعی می‌کردیم ماموران و یا حتی دوستان هم سلولی متوجه این امر نشوند، زیرا اگر می‌فهمیدند پیامد‌های بدی همچون کابل خوردن را در پی داشت. با این حال، بعضی از زندانیان از هر راه ممکن، وسایلی از این دست را پیدا می‌کردند و رگ خود را می‌زدند و خودکشی می‌کردند.
یکی دو مورد در همان بند ما اتفاق افتاد که از واکنش ماموران زندان پی به قضیه بردیم؛ به این صورت که دیدیم ناگهان بند شلوغ شد و ماموران آمدند و همه ما را از سلول‌ها خارج کرده، سلول و لباس‌هایم را بازرسی کردند.
یکی دو مورد در همان بند ما اتفاق افتاد که از واکنش ماموران زندان پی به قضیه بردیم؛ به این صورت که دیدیم ناگهان بند شلوغ شد و ماموران آمدند و همه ما را از سلول‌ها خارج کرده، سلول و لباس‌هایم را بازرسی کردند.
این نشان‌دهنده اتفاق مهمی مثل خودکشی یکی از زندانیان بود که بعدا خبرش به ما رسید. مورد دیگر اقدام به خودکشی ناموفق بود که بعد از رگ‌زنی به سرعت فرد را به بیمارستان بردند و نجاتش دادند.
منبع: کتاب خاطرات محمدحسین خاکساران
نظر شما
