شهید "بابایی" نسبت به ماه رمضان مقیّد و حساس بود
سهشنبه, ۳۱ فروردين ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۳۰
نوید شاهد - «به یاد دارم از سن هشت سالگی روزهاش را به طور کامل میگرفت. او به قدری نسبت به ماه رمضان مقیّد و حساس بود که مسافرتها و مأموریتهایش را به گونهای تنظیم میکرد تا کوچکترین لطمهای به روزهاش وارد نشود ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات سرلشکر خلبان شهید "عباس بابایی" است که تقدیم حضورتان میشود.
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید عباس بابایی، چهاردهم آذر ماه سال ۱۳۲۹ در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش اسماعیل و مادرش فاطمه نام داشت، تا پایان دوره کارشناسی در رشته علوم و فنون نظامی درس خواند، سرلشکر خلبان بود، سال ۱۳۵۳ ازدواج کرد و صاحب دو پسر و یک دختر شد. این شهید بزرگوار پانزدهم مرداد ماه سال ۱۳۶۶ با سمت فرمانده اطلاعات ـ عملیات در سردشت توسط نیروهای عراقی هنگام پرواز بر اثر اصابت گلوله ضدهوایی به گردن، سینه و دست شهید شد و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
نسبت به ماه رمضان مقیّد و حساس بود
اقدس بابایی خواهر شهید عباس بابایی روایت میکند:
عباس نمازش را بسیار با آرامش و خشوع میخواند. در بعضی وقتها که فراغت بیشتری داشت آیه «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین» را هفت بار با چشمانی اشکبار تکرار میکرد.
به یاد دارم از سن هشت سالگی روزهاش را به طور کامل میگرفت. او به قدری نسبت به ماه رمضان مقیّد و حساس بود که مسافرتها و مأموریتهایش را به گونهای تنظیم میکرد تا کوچکترین لطمهای به روزهاش وارد نشود.
او همیشه نمازش را در اول وقت میخواند و ما را نیز به نماز اول وقت تشویق میکرد.
فراموش نمیکنم، آخرین بار که به خانه ما آمد، میگفت: وقتی اذان صبح میشود، پس از اینکه وضو گرفتی، به طرف قبله بایست و بگوای خدا! این دستت را بروی سر من بگذار و تا صبح فردا برندار.
به شوخی دلیل این کار را از او پرسیدم. او در پاسخ چنین گفت: اگر دست خدا روی سرمان باشد، شیطان هرگز نمیتواند ما را فریب دهد.
از آن روز تا به حال این گفته عباس بیاختیار در گوش من تکرار میشود.
نظر شما