نوید شاهد - «هنوز صدای یا حسین (ع) سید توی گوشمه، فقط دیدم به شدت با موتور زمین خورد. هفت – هشت متر با موتور روی زمین کشیده شد. وحشت همه وجودم را گرفته بود ...» ادامه این خاطره از سردار گمنام دانشجوی شهید "سید ناصر سیاه‌پوش" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

هنوز مونده به شما و این جوجه منافقا خرما بدم!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید سید ناصر سیاه‌پوش، هجدهم بهمن ماه سال ۱۳۳۷ در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش سید محمد و مادرش فاطمه‌بیگم نام داشت، دانشجوی دوره کارشناسی در رشته ریاضی و پاسدار بود. این شهید بزرگوار دهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ با سمت فرمانده گردان در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

هنوز مونده به شما و این جوجه منافقا خرما بدم!

ملایی از مبارزان انقلاب و هم دوره شهید سید ناصر سیاهپوش روایت می‌کند: هنوز صدای یا حسین (ع) سید توی گوشمه، فقط دیدم به شدت با موتور زمین خورد. هفت – هشت متر با موتور روی زمین کشیده شد. اون موتوری هم که به موتور ناصر زده بود سریع متواری شد.

وحشت همه وجودم را گرفته بود. رفتم جلو گفتم: خوبی آقا سید؟ پاشو بریم دکتر، از دستت داره خون میاد. لبخندی زد و گفت: نه چیزی نیست، هنوز مونده به شما و این جوجه منافقا خرما بدم!

او روز هم به خیر گذشت، چیزی نمونده بود سر سید به جدول بخوره. بعد این همه سال، صحنه برخورد که یادم میاد، از اینکه به سید چیزی نشده بود، تعجب می‌کنم!.

از نیرو‌های اصلی اطلاعات سپاه قزوین بود

میکائیل باقری از همرزمان شهید سید ناصر سیاهپوش روایت می‌کند: امامزاده علی(ع) بودیم. خیلی توی فکر بود. وضو که گرفتیم بهم گفت می‌خواد از کمیته بره سپاه! اعتقاد داشت اونجا بهش بیشتر نیازه، نظر من رو می‌خواست. گفتم خودت بهتر می‌دونی!

فکر می‌کردم یه پاسدار عادی میخواد بشه، بعد‌ها فهمیدم شده یکی از نیرو‌های اصلی اطلاعات سپاه قزوین!

منبع: کتاب استاندار بصره (گذری بر زندگی سردار گمنام دانشجوی شهید سید ناصر سیاه‌پوش)

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده