خاطرات/ بابا ۲۳ سال است که مرا میبینی، سیر نشدهای؟
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید علی قاقازانی، یکم شهریور ماه سال ۱۳۴۱ در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش محمود، عطار بود و مادرش بهجت نام داشت، تا پایان دوره راهنمایی درس خواند و کارگری میکرد. این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، چهارم دی ماه سال ۱۳۶۵ در امالرصاص عراق به شهادت رسید، پیکرش مدتها در منطقه برجا ماند و سال ۱۳۷۵ پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد و برادرش محمدرضا نیز به شهادت رسیده است.
بابا ۲۳ سال است که مرا میبینی، سیر نشدهای؟
مادر شهیدان علی و محمدرضا قاقازانی روایت میکند: آماده اعزام برای شرکت در عملیات کربلای ۴ بود. قرآن را آماده کردم که از زیر آن عبور کند، نگاه پدرش از او برداشته نمیشد، به پدر گفت: بابا ۲۳ سال است که مرا میبینی، سیر نشدهای؟
باباش هم که این حرف را شنید سرخ شد و سفید و هیچ چیز نگفت. مهربانی عجیبی در چهرهاش موج میزد، فهمیدم که آخرین بدرقه اوست، دلم ریخت. ناخودآگاه اشکهایم جاری شد، به طوری که احساس کردم اشک چشمانم تا پاهایم را هم خیس کرده است.
اگر چه قبلاً خواب دیده بودم و به من الهام شده بود که دو فرزندم شهید میشوند، اما نمیدانم چطور شد که آن روز وقتی پسرم از زیر قرآن رد شد خوابی که دیده بودم مجدداً برایم یادآوری شد. آن روز علی از زیر قرآن عبور کرد و پشت سرش در را بست، اما بعد از آن هیچوقت در خانهی ما برای او باز نشد.
منبع: کتاب ماندگاران