برگزاری نماز جماعت در زندان قصر!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، زندهیاد محمدحسین خاکساران در طول مبارزات، بارها دستگیر، زندانی و شکنجه شده، علاوه بر شکنجههای عمومی، مورد اذیت و آزار شدید ساواک و بازجوهای زندان قرار گرفت که تا زمان فوتش، هنوز آثار شکنجه در بدن ایشان باقی مانده بود.
وی در خاطراتش میگوید: اولین نماز جماعت ما در زندان، نماز مغرب بود که در حیاط زندان بر زیلوهایی که پهن کرده بودیم، اقامه گردید. بعد از پایان نماز مغرب در حالی که مشغول تعقیبات بودیم رئیس زندان همراه چند افسر و درجهدار وارد محوطه شدند و چرخی به دور جمع محدود ده، پانزده نفری ما زدند، نگاهی به ما کردند و بدون هیچ حرفی راهشان را گرفتند و رفتند.
این در حالی بود که دیگر زندانیان ناظر صحنه بودند و میخواستند ببینند که بالاخره چه اتفاق روی میدهد. به هر حال نماز عشا را هم خواندیم و به دوستان گفتیم که اگر تا آخر شب یا فردا صبح ما را با بلندگو به زیر هشتی فرا نخواندند، معلوم میشود که به خیر گذشته و نماز جماعت ما تثبیت شده است، در غیر این صورت باید منتظر تنبیهی درست و حسابی باشیم. بحمدالله نه آن شب خبری شد و نه روز بعدش و ما با خیال راحت، نماز ظهر و عصر و همینطور نمازهای بعدی را به جماعت اقامه کردیم.
پس از مدتی با دعوت از مرحوم شیخ مهدی شاهآبادی که در بند مجاور ما بود، امامت جماعت را بر عهده ایشان گذاشتیم. از سوی دیگر منافقان که در ابتدا، از کار ما به شدت عصبانی و ناراحت شده بودند، خودشان در یکی از اتاقهای بند چهار، با جمعی در حدود ده نفر نماز جماعت برپا کردند؛ اما نماز جماعتی که ما برپا کرده بودیم، روز به روز رونق بیشتری پیدا کرد و عده زیادی از زندانیان مسلمان در آن شرکت میکردند.
در پایان خوب است به اسامی تعدادی از دوستانی که هسته اولیه مامورمان و شرکتکنندگان در نماز جماعت را تشکیل میدادند، اشاره کنم؛ آقایان گرانمایه، اکبر مهدوی، عزیزی، حسینزاده که از آزادههای دوران دفاع مقدس میباشد، بنی عامریات، یوسف محمدی، یوسفی و مهندس سید احمد نصری از دوستان قزوینی که مدتی در مناطقی از کشور استاندار بود و یک دوره به نمایندگی مردم قزوین به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کرد.
منبع: کتاب خاطرات محمدحسین خاکساران