بعد از ۱۵ سال نوکری، یک شبه سند شهادت امضا میشود
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، «تا کسی شهید نبود، شهید نمیشود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش میشود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند» این جمله سردار دلها، سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در مورد شهید مدافع حرم حجت اسدی کاملا صدق میکرد.
ایشان بزرگترین آرزویش شهادت بود و خودش را جامانده از قافله عشاق امام حسین(ع) میدانست، لذا سالها به دنبال آن دوید تا اینکه با گام نهادن در مسیر اهلبیت (ع) و شهدا، بعد از ۱۵ سال نوکری و بدون دریافت هیچگونه صلهای از مداحی، یک شبه مزدش را از حضرت زهرا (س) گرفت.
امکلثوم نظری همسر شهید مدافع حرم، طلبه بسیجی، مداح اهل بیت(ع) حجت اسدی است که در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد استان قزوین میگوید: این شهید بزرگوار ۱۵ سال برای حضرت زهرا (س) مداحی کرد، ولی هیچگاه صله دریافت نکرد، فقط یک بار خارج از قزوین (خرمدره) دعوت شد که مبلغ ۸۰ هزار تومان برای مداحی صله داده بودند که آن را هم به راننده داد.
وی ادامه میدهد: حجت همیشه میگفت من اجرم را از دست حضرت زهرا(س) میگیرم و چقدر هم خوب خرید، این بانوی بزرگوار در شب شهادتش، مزد ۱۵ سال نوکری حجت را قبول و یک شبه سند شهادتش را امضا کرد و ایشان را به بزرگترین آرزویش که شهادت بود، رساند.
در دفاع از اسلام پشقدم بود
نظری با اشاره به ویژگیهای شخصیتی این شهید بزرگوار میگوید: حجت از ظلم و ستم بیزار و در دفاع از اسلام پشقدم بود، لذا هر جا که جنگی بود، دوست داشت به نیت جهاد در راه خدا در آن شرکت کند طی سالهای گذشته زمانی که آمریکاییها به نجف حمله کردند ایشان به همراه چند تن از دوستانش به دفاع از حریم امن سیدالشهدا (ع) عازم عراق شد، ولی مقدمات حضورش در نبرد با دشمن فراهم نشده بود.
این همسر شهید اضافه میکند: حجت با شنیدن اخبار سوریه و نبرد نیروهای این کشور با گروه تکفیری داعش دگرگون میشد و با ناراحتی میگفت چرا من باید اینجا کنار همسر و فرزندانم باشم، ولی در جای دیگر مسلمانان زیر بار ظلم و ستم باشند.
وی از زمان تصمیم حجت برای رفتن به سوریه میگوید: ایشان سال ۹۴ به منظور موکب زدن در ایام اربعین به کربلا رفته بود و یک روز قبل از اربعین به قزوین برگشت. ایشان اظهار میکرد دلیل زود آمدنش دلتنگی برای محمدحسین بوده، اما من میدانستم که دلتنگی بهانه است و چون دوست نداشته مسئولان استان قزوین که روز اربعین در موکب مستقر میشوند او را ببینند زودتر به قزوین آمده بود.
نظری ادامه میدهد: شهید اسدی بعد برگشت از اربعین، روحیه معنوی عجیبی داشت و تلاش زیادی میکرد تا از طریق مراجع قانونی به سوریه اعزام شود، ولی موفق نشد به همین دلیل تصمیم گرفت شخصا اقدام کند. ایشان ابتدا به لبنان و سپس به دمشق در سوریه رفت تا از طریق سپاه قدس در نبرد رزمندگان سوریه با داعش شرکت کند.
شهادتش در شب شهادت حضرت زهرا (س) بود
همسر شهید اسدی بیان میکند: حجت ۱۲ روز در سوریه بود و در این مدت از طریق تلفن و واتساپ با هم در ارتباط بودیم و هر بار از من میخواست برای برآورده شدن حاجتش دعا کنم، روز قبل از شهادت هم ذکر یا قاضی الحاجات را برایش خواندم و از ته دل گریه میکردم، چون میدانستم با گفتن این ذکر دارم برای همیشه از حجت دل میکَنم.
وی از نحوه شهادت همسرش میگوید: یک خودروی پر از مواد منفجره وارد بازار میشود و افراد زیادی شهید میشوند و حجت با مشاهده مجروحان شروع به کمک کردن آنها میکند، ولی در انتحاری بعدی حین این کمکرسانی که مصادف با دوم اسفند ماه سال ۱۳۹۴، شب شهادت حضرت فاطمه (س) بود، به شهادت میرسد.
از کودکی عاشق اهلبیت (ع) بود
همچنین صدیقه سیاهپوش مادر شهید حجت اسدی در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد استان قزوین به دوران کودکی این شهید بزرگوار اشاره میکند و میگوید: از همان کودکی عاشق اهلبیت (ع) بود، از ۵ سالگی که باهم به مجالس روضه میرفتیم، ساعتها مینشست و دم نمیزد، به ویژه در روضههایی که برای حضرت فاطمه (س) بود با علاقه مینشست و با من گریه میکرد و معلوم بود که عاشق است.
وی ادامه میدهد: هنوز به سن تکلیف نرسیده بود، ولی نماز میخواند و روزه میگرفت. من بارها به او گفتم حجت جان چشمان شما ضعیف است و بهتر است روزه نگیری، ولی او میخندید و میگفت مادر، خدا دستور داده که روزه بگیریم و من نمیتوانم از دستور خدا سرپیچی کنم.
سیاهپوش اضافه میکند: با اینکه ۷ سالش بود، ولی شهادت برایش تعریف شده و یک ارزش بود به نحوی که وقتی برادر من شهید شد به من مژده داد که مادر دایی شهید شده است. کمکم با شهدا انس گرفت و بزرگ شد.
از نوجوانی مداحی را شروع کرد
مادر شهید اسدی بیان میکند: در نوجوانی عشق، علاقه و ارادت به اهلبیت (ع) بهویژه حضرت زهرا (س) و امام حسین (ع) در شخصیت فرزندم کاملا قابل مشاهده بود لذا مداحی در شان این بزرگان را از ۱۵-۱۶ سالگی آغاز کرد و سپس هیئت مذهبی را تشکیل داد و دیگران را به فعالیتهای مذهبی و فرهنگی تشویق میکرد تا در مسیر ائمهاطهار (ع) گام بردارند.
وی توجه به آرمانهای امام خمینی (ره) را یکی از دغدغههای بارز حجت برشمرد و میگوید: ایشان شهادت و حرکت در مسیر الهی و اعزام به منطقه سوریه و دمشق را با مصلحت خودش انتخاب کرد و فرد خاصی او را اجبار به انجام چنین کاری نکرد.
شهرت را دوست نداشت
محمدعلی اسدی پدر شهید حجت اسدی است در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد استان قزوین میگوید: پسرم به مسایل دینی و اعتقادی از جمله محرم و نامحرم خیلی حساس بود و همه تلاش خود را میکرد که این مسایل را با دقت انجام دهد، همچنین حجت دائمالوضو بود و نمازش را به موقع اقامه میکرد، کم حرف و بیشتر اهل عمل کردن بود.
وی ادامه میدهد: هیچ وقت کاری نکرد که پدر و مادرش ناراحت شود اگر هم کاری انجام میداد بلافاصله از دلمان درمیآورد. همچنین پسرم شهرت را دوست نداشت و اگر کار نیکی میکرد اصلا دوست نداشت که اسم و رسمش مشخص باشد.
همه کارهای حجت برای خدا بود
پدر شهید اسدی بیان میکند: همه کارهای حجت برای خدا بود، در انجام امور خیر بیریا و بیچشمداشت بود و هر موقع هر کار خیری میکرد میگفت من با خدا معامله میکنم تازه میفهمم که چه کارهایی انجام داده است.
اسدی با بیان اینکه پسرم طالب شهادت بود، میگوید: حجت به مادرش همیشه سفارش میکرد که برای شهادتش دعا کند و سرانجام هم به آرزوی خود رسید و عاقبت به خیر شد.
گفتنی است ویژگی شهید حجت اسدی و به فرموده مقام معظم رهبری بسیاری از شهدای مدافع حرم این است که اغلب آنها در شرایط سنی هستند که دارای زن و فرزند میباشند و در بین شهدای مدافع حرم، کسانی که ۳ فرزند داشته باشند و این یک مزیت مهم شهید اسدی است که از تمام دلبستگیها برای رسیدن به هدفش که شهادت بوده، دل کنده است.
این شهید بزرگوار برای رسیدن به خط مقدم جبهه با هزینه شخصی خود به سوریه سفر کرد و در آن با مسئولان صحبت کرد تا در جبهه بماند یعنی علاوه بر جانش، مال خود را نیز برای جهاد در راه خدا فدا کرد.
گزارش از زهرا محبی