کاش زنده بودی و برایت عروسی میگرفتم!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید فریدون شفیعآبادی، سوم اسفند ماه سال ۱۳۵۲، در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش محرمعلی، کارگر بود و مادرش صغرا نام داشت و تا دوم راهنمایی درس خواند. این شهید بزرگوار به عنوان سرباز نیروی انتظامی خدمت میکرد، بیست و دوم مهر ماه سال ۱۳۷۲، در محور دیواندره - سقز هنگام درگیری با گروههای ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.
همچنین برادر این شهید بزرگوار، شهید حبیبالله شفیعآبادی، هشتم فروردین ماه سال ۱۳۴۴، در شهر قزوین به دنیا آمد و تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. وی به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت، بیست و یکم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۵، در شرهانی توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سر و پاها شهید شد و مزار مطهرش در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.
کاش زنده بودی و برایت عروسی میگرفتم!
صغری چوبیندری مادر شهیدان حبیبالله و فریدون شفیعآبادی روایت میکند: از دست دادن فرزند خیلی سخت است، آنها را با زحمت زیاد بزرگ کنیم و در جوانی از دست بدهیم، دل بزرگی میخواهد.
هرگاه دلم میگیرد برایش نماز میخوانم و به نیت آنان ختم قرآن میگیرند و همیشه خودم را با این آیه قرآن و حرف خداوند آرام میکنم که فرموده شهیدان زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند در دلم از خدا میخواستم که اگر شهدای ما زندهاند به من نشان بدهد.
شبی در خواب دیدم که جلوی در خانه را کندهاند و جوی آب زلالی در جریان است حبیب و فریدون کنار جوی آب زلالی ایستادهاند و لبخند میزنند. خداوند در خواب حبیب و فریدون را به من نشان داد و من فهمیدم که آنها زندهاند و ندیدنشان را اینچنین طاقت میآورم.
یک شب هم پدرش خواب دیده بود که حبیب در باغ زیبای قدم میزند و لباس تمیز و نو به تن دارد. با تعجب پرسیده بود: حبیب تو زندهای؟ کاش زنده بودی و برایت عروسی میگرفتم. حبیب گفته بود: من زندهام و در بهشت خیلی خوشحالم.
منبع: کتاب گهوارههای نیلوفری