«پاییز سال ۹۳ هر دو دانشگاه می‌رفتیم. معمولاً عصر‌ها بود پشت کامپیوتر می‌نشست و به دنبال مقاله و تحقیق و کار‌های دانشگاهش بود. نیم ساعتی بود که حمید پشت سیستم نشسته بود. داخل اتاق رفتم و کمی اذیتش کردم ...» ادامه این خاطره از همسر شهید دانشجو و مدافع حرم «حمید سیاه‌کالی‌مرادی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

روایت خواندنی از ارائه پایان‌نامه دانشجویی شهید «حمید سیاه‌کالی مرادی»
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید حمید سیاه‌کالی‌مرادی، چهارم اردیبهشت ماه ۱۳۶۸ در قزوین به دنیا آمد، پدرش حشمت‌الله و مادرش امینه سیاهکالی مرادی نام داشت، دانشجوی مقطع کارشناسی حسابداری مالی بود و دهم آبان ماه سال ۱۳۹۱ ازدواج کرد.

این شهید بزرگوار توسط سپاه صاحب الامر (عج) قزوین و به عنوان مدافع حرم و فرمانده مخابرات و بیسیم‌چی در جبهه دفاعی سوریه حضور یافت. وی پنجم آذر ماه سال ۱۳۹۴ در حلب سوریه و درگیری با گروهک داعش بر اثر اصابت پرتابه‌های جنگی به بدن و جراحات وارده شهید شد و مزار او در گلزار شهدای قزوین واقع است.

روایت خواندنی از ارائه پایان‌نامه دانشجویی شهید حمید سیاه‌کالی مرادی

فرزانه سیاهکالی‌مرادی همسر شهید حمید سیاه‌کالی‌مرادی روایت می‌کند: پاییز سال ۹۳ هر دو دانشگاه می‌رفتیم. معمولاً عصر‌ها بود پشت کامپیوتر می‌نشست و به دنبال مقاله و تحقیق و کار‌های دانشگاهش بود. نیم ساعتی بود که حمید پشت سیستم نشسته بود. داخل اتاق رفتم و کمی اذیتش کردم.

نیم ساعت بعد دوباره رفتم داخل اتاق و این بار چشم‌هایش را بستم گفتم کافیه حمید بیا بشین پیش من. این‌طوری ادامه بدی خسته می‌شی. می‌خواستم با شوخی خنده درس‌خواندن را برایش آسان کنم. من هم که پشت کامپیوتر می‌نشستم همین ماجرا تکرار می‌شد.

حمید هر نیم‌ساعت از داخل پذیرایی صدایم می‌کرد. عزیزم بیا میوه بخوریم دلم برات تنگ شده! کمی که معطل می‌کردم می‌آمد کامپیوتر را خاموش می‌کرد دنبالش می‌کردم می‌رفت داخل راهرو قایم می‌شد. می‌گفت خوب من چه کار کنم؟ هر چی صدات می‌کنم می‌گم دلم تنگ شده نمی‌یای!

ترم‌های آخر رشته حسابداری مالی بود. درس‌های هم را تقریباً حفظ کرد حفظ بودیم حمید به کتاب‌ها و دست‌های من علاقه داشت و گاهی جزوات من را مطالعه می‌کرد من هم در درس ریاضی سررشته داشتم. گاهی اوقات معادلات امتحانی را حل می‌کرد و به من نشان می‌داد تا آن‌ها را با هم چک کنیم.

موضوع پروژه پایان ترمش در خصوص نقش خصوصی‌سازی در حسابرسی‌های مالی بود بعضی از هم دانشگاهی‌هایش با دادن مبالغی پروژه‌های آماده را کپی‌برداری می‌کردند، نمره‌ای می‌گرفتند و تمام می‌شد، ولی حمید روی تک‌تک صفحه‌های پروژه‌اش تحقیق و جستجو کرد.

چون دوره پایان‌نامه‌نویسی گذرانده بودم تا جایی‌که می‌توانستم کمکش کردم. بین خودمان تقسیم کار کرده بودیم! کار‌های میدانی و تحقیق و پرسش‌نامه‌ها با حمید و کار تایپ و دسته‌بندی و مرتب کردن موضوعات با من. بعد از تلاش شبانه‌روزی وقتی کار تمام شد ماحصل کار را به استاد خودمان نشان دادم اشکالات کار را گرفتیم حمید پروژه را با نمره بیست دفاع کرد. نمره‌ای که واقعاً حقیقی بود.

منبع: کتاب یادت باشد، داستان زندگی شهید حمید سیاه‌کالی‌مرادی

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده