کسی به ملاقات من نیاید!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، عاتقه صدیقی از خاطرات شهید محمدعلی رجایی (دومین رئیسجمهور ایران) میگوید: وقتی آقای رجایی را در قزوین دستگیر کردند نمیخواست از دوستان و آشنایان کسی به ملاقات او که در زندان شهربانی بود، برود. استدلال ایشان این بود که اگر رفت و آمد به اینجا زیاد شود دستگاه فکر میکند، من لابد کس مهمی هستم که اینقدر ملاقاتی دارم. لذا به ضررم تمام میشود، چون چیز زیادی از من ندارند همین بهانهای به دست آنها میشود که مرا بیشتر در اینجا نگه دارند.
در نگاهشان برق امید موج میزد
مرتبه اول که عمویم را در قزوین به خاطر مسائل سیاسی دستگیر و در زندان شهربانی حبس کردند به ملاقات ایشان رفتیم. لحظاتی ماندیم تا او را آوردند و از پشت میلهها با هم صحبت میکردیم.
نکته مهمی که همیشه در خاطر من است، صلابت، استواری و روحیه مقاومی بود که در اولین نگاه و برخوردشان به ما سرایت کرد. ما رفته بودیم که به ایشان دلداری و روحیه بدهیم ولی قضیه برعکس شد. از حالات، رفتار و صحبتهایشان امید موج میزد و ما را هم که نگران بودیم، امیدوار و مقاوم کرد
منبع: کتاب سیره شهید رجایی(برگهایی از خاطرات شهید محمدعلی رجایی)