ای کاش به جای آن کارگر بودم!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی، چهارم آذر ۱۳۲۹ در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش اسماعیل و مادرش فاطمه نام داشت، تا پایان دوره کارشناسی در رشته علوم و فنون نظامی درس خواند، سرلشکر خلبان بود، سال ۱۳۵۳ ازدواج کرد و صاحب دو پسر و یک دختر شد. این شهید بزرگوار پانزدهم مرداد ۱۳۶۶ با سمت فرمانده اطلاعات ـ عملیات در سردشت توسط نیروهای عراقی هنگام پرواز بر اثر اصابت گلوله ضدهوایی به گردن، سینه و دست شهید شد و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
ای کاش به جای آن کارگر بودم!
سرگرد رضا نیکخواهی از همرزمان سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی روایت میکند: پروازهای وضعیت اضطراری تمام شده بود. به همراه شهید بابایی جهت استراحتی کوتاه در زیر سایه هواپیما روی زمین نشسته بودیم.
عباس که از پروازهای پی در پی خستگی در چهرهاش آشکار بود رو به من کرد و در حالی که به کارگری که در محل استقرار هواپیماهای آماده مشغول نظافت بود اشاره کرد و گفت: آقارضا! آن کارگر را میبینی از خدا میخواستم که به جای آن کارگر بودم و آنجا را جاروب میکردم.
من از این گفته او کمی دلگیر شدم و گفتم: چرا چنین آرزویی میکنی؟ شما که الان فرماندهی پایگاه را به عهده داری و این مسئولیت سنگینی است. در ثانی شما شایستگی ارتقا به پستهای بالاتر در نیروی هوایی را نیز دارید.
شهید بابایی در حالی که چهره از من برگرفته بود و با نگاه نافذش به آسمان مینگریست گفت: نه اینکه از شغلم ناراحتم، ولی اگر کارگر ساده بودم مسئولیتم در نزد خداوند کمتر بود.
حالا که فرمانده پایگاه هستم هرکجا حادثهای رخ دهد فکر میکنم شاید کوتاهی من باعث به وجود آمدن آن بوده است. به همین خاطر است که آرزو میکنم کاش جای آن کارگر ساده بودم.
منبع: کتاب پرواز تا بینهایت