قدر انقلاب را بدانید و از حمایت آن دریغ نکنید
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید سیدمرتضی مصلایی، بیست و هفتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۳۴، در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش سیدابراهیم، استاد دانشگاه بود و مادرش ملکنسا نام داشت، تا پایان دوره کارشناسی در رشته ادبیات فارسی درس خواند. دبیر بود، سال ۱۳۶۲ ازدواج کرد وصاحب یک پسر شد. این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، سیزدهم اردیبهشت ۱۳۶۵، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به صورت و پا، شهید شد و مزار مطهرش در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
متن وصیتنامه شهید سیدمرتضی مصلایی:
این وصیتى است از بنده روسیاهى که خداوند رب العالمین در حق او نهایت احسان را روا داشت و او را از اعماق خودخواهى، نَفْس پرستى، روزمرگى وگناه به لطف بى پایان خود بیرون کشید و به گرفتن سلاح و گام نهادن در میدان جهاد و به تن کردن جامه سربازى امام زمان (عج)، مفتخر فرمود؛ چه افتخاری بالاتر از اینکه کسى محبوب حضرت رب العالمین باشد: «ان الله یحب الذین یقاتلون فى سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص» (صف/۷)
نتیجه این دوست داشتن، همان که دلها را آرام، جانها را روشن و زبانها را تسبیح گوى فرموده است. حُب دنیا و مظاهر آن را یکسره از دلها زدوده است و این روحهاى خُوگرفته به ذلت، پَستى، بی حالى و تن پرورى را به ملکوت خویش دعوت مىفرماید و هر بار در این سیر ملکوتى جانها نورانىتر و دلها آرامتر مى گردد.
بار خدایا! تو را به خاطر تمامى نعمتهایت شُکر مىکنم و تو را به خاطر تمامى الطاف خفیه و جلیه ات سپاس مىگویم. پروردگارا! سَرم را عاجزانه بر خاک مىگذارم و از تو مصرانه مىخواهم این نعمتهاى عظیم را به نعمت لقا خویش متصل فرمایى و گرچه مىدانم هرگز استحقاق چنین تقاضایى را ندارم؛ اما از آنجا که رحمت تو و الطاف بیکرانت بر همه چیز پیشى گرفته است، امیدوارانه تقاضاى خویش را تکرار مىکنم و مىدانم که تو امیدوارى را ناامید باز نمى گردانى.
پروردگارا! به یکتایى تو و به نبوّت و امامت تمام انبیایت، از آدم تا خاتم (ص) و مولى الموحدین و یازده فرزندش که جانشینان برحق رسول خاتم اند-شهادت و نیز گواهى مىدهم که قیامت، حق است و آنچه در قرآن راجع به قیامت آمده است، از بهشت، دوزخ، حساب، میزان و شفاعت، همه و همه حقاند.
امید دارم خداوند غفور در قیامت ما را در زمره اصحاب یمین خویش محشور فرماید و، اما چه بگوید این حقیرِ فقیر که خود بسیار نیازمند شنیدن است و بیش از هر کس به موعظه و نصیحت نیاز دارد؛ ولى یک سری مطالب است که، چون خود بدان یقین داشتم، آن را بازگو مىکنم و آن اینکه عزیزان! قدر نعمت انقلاب را بسیار بدانید و از حمایت آن – وَلوُ به گفتن باشد (نه اینکه خلافش عمل شود!) - دریغ نورزید. امام خمینی -این خورشید بشریت- را قدر بدانید و کمترین یارى شما در حق او این باشد که از جان و دل دعایش کنید.
از همه عزیزان و بستگان که حقى بر گردن این حقیر دارند، تقاضاى بخشش دارم. پروردگارا! از قصورات ما بگذر؛ خداوندا! آنچه حق تو بود و اَدا نکردیم، به احسان عظیمت درگذر و در قیامت ما را همراه با اولیایت محشور فرما.