همه مدیون مادر هستیم
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، رزمنده دکتر پرویز لطفی روایت میکند: من برای خانواده و اداره امورات آن به سختی کار میکردم و شرایط نیز به سختی میگذشت. ناچار بودم دوباره محیط روستا را ترک کنم و حتی بعضاً محیط شهر قزوین را نیز در جستجوی موقعیت کاری و دستمزد بهتر ترک کنم.
اما در تمام این برهههای زمانی همه ما برادران، خواهران و مادربزرگ پیرم مدیون مادرمان هستیم که زینبوار از ما نگهبانی و پرستاری کرد و هرگز ذرهای از پاسبانی و محبتهای مادرانهاش در آن شرایط سخت و مشقتبار کوتاهی نکرد و حتی این محبتها و این نگهبانیها را با اوج انسانیت رسانید.
فردا امتحانات نهایی در جستجوی موقعیت و درآمد شغلی بهتری به فرحزاد تهران برای میوه چینی رفتم مدتی در آنجا مشغول کار و ارسال دستمزدم به هلالآباد بودم که فصل میوهچینی تمام و من دوباره به قزوین بازگشتم.
منبع: کتاب نگاهبان (خاطرات رزمنده و دکتر پرویز لطفی)