ناگفتههای جانباز فاضلی از نقش دانشآموزان در انقلاب و دفاع مقدس
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، جانباز سید مرتضی فاضلی متولد 1341 است. وی از سال 1357 که 16 ساله بوده فعالیت چشمگیری در حافظ وحدت و پایگاه بسیج مقدار داشته است. این جانباز بزرگوار در سن 17 سالگی از سوی ارتش به عنوان سرباز و بار دیگر داوطلبانه از سوی بسیج به جبههها رفت که سال 61 در دهلران از ناحیه دست و پا، سال 62 در دشت عباس از ناحیه چشم و سال 63 در آبادان از ناحیه سر و گوش مجروح شد اما با تحمل همه سختیها، هیچگاه دست از خدمت به هموطنانش نکشیده است.
وی در گفتوگو با خبرنگار نوید شاهد استان قزوین به معرفی خود میپردازد و میگوید: تحصیلاتم را تا سال 1351 مقطع سوم ابتدایی در مدرسه شمس قزوین خواندم، از آنجایی که پدر کارگر بود، ترک تحصیل کرده و برای تامین مخارج زندگی به کار کردن در حرفه نجاری نزد داییام مشغول شدم.
فاضلی ادامه میدهد: سال 1351 در شرکت کنتورسازی مشغول کار شدم و از آنجا داوطلبانه به عنوان مأمور خدمت در حافظ وحدت که زیر نظر شهید مصطفی چمران و سپاه فعالیت میکرد، رفتم.
این جانباز بزرگوار خاطرنشان میکند: حافظ وحدت در خیابان خیام داخل ساختمان بود و شهید علی نسیمی، جانباز محمود مردانی، شهید خضری و چند تن دیگر مستقر بودند که 3-4 سال بیشتر نبود و بعد از این مدت با سپاه ادغام شد و بنده از حافظ وحدت به پایگاه بسیج و سپس به جبههها اعزام شدم. البته فعالیتهایم در حافظ وحدت و بسیج با هم بود اما با این ادغام، فعالیتم بیشتر در بسیج شد.
وی اضافه میکند: در حافظ وحدت سلاح و تجهیزات جنگی بود، آن زمان منافق و خرابکار زیاد بود به همین دلیل از سوی حفظ وحدت شبها به گشت میرفتیم و از مکانهای مختلف مانند پمپ بنزین و بازار بازدید میکردیم و یا مکانهای که نزاع بین مردم شده بود، جهت رفع مشکل به این مکانها میرفتیم.
فاضلی بیان میکند: سال 59 که نهضت سوادآموزی شروع شد در مدرسه دکتر مصدق تا ششم ابتدایی درس خواندم و سال 60 به خدمت سربازی رفته و در لشکر 21 حمزه بودم. در دوران خدمت سربازی دو بار مجروح شدم و سومین بار سال 1363 که داوطلبانه به جبهههای نبرد حق علیه باطل رفته بودم دچار مجروحیت شدم. سال 1364 به آلمان جهت جراحی چشم اعزام شدم. ناگفته نماند بعد برگشت از جبهه طبق دستور بنیاد به آموزشوپرورش به ما دیپلم افتخار دادند.
نقش دانشآموزان بسیجی در انجام امور خانوادههای شهدا
وی در ادامه به نقش دانشآموزان اعم از دختران و پسران در دوران انقلاب و دفاع مقدس اشاره میکند و میگوید: همزمان که به عنوان مامور خدمت در حافظ وحدت بودم در بسیج محله با اجرای فعالیتهای فرهنگی مشغول به فعالیت شدم.
این جانباز بزرگوار خاطرنشان میکند: نام پایگاه بسیج محله مقدار بود که آن زمان در مسجد ابوالفضل(ع) خیابان منتظری قدیم بود که بعدها به مسجد لعل آمد و در آنجا فعالیتاش را ادامه داد.
فعالیت بنده در پایگاه بسیج مسجد سال ۵۷ تا اوایل سال 63-64 است تا اینکه به جبههها رفتم و مجروح شدم و بعد از بهبود مجروحیت همچنان در این پایگاه مشغول فعالیت هستم.
فاضلی میگوید: دانشآموزان بسیجی از جمله شهیدان محسن زرینی، صادق باراجینی، حسین ابراهیمزادهخلیلی، جواد یوسفی و جواد ناجی هر کاری که در توانشان بود در کمک به خانوادههای شهدا انجام میدادند و در انجام برنامههای فرهنگی پای کار بودند.
وی بیان میکند: در پایگاه بسیج مقدار، نیروهای بسیجی که بیشتر آنها از دانشآموزان بودند، اقدامات مختلفی انجام میدادند به عنوان مثال برای گشت به داخل شهر میرفتند و از مکانهای مختلف مانند پمپ بنزین و بازار بازدید میکردند و و در رفع مشکلات پیشقدم بودند.
این جانباز بزرگوار اضافه میکند: دانشآموزان بسیجی مانند شهید پرویز زرینی و محسن زرینی از کمیته ارزاق حواله یخچال، کپسول و تلویزیون میگرفتند و بین خانوادهها تقسیم میکردند و یا اگر خانواده شهیدی که آن زمان برای دریافت نیازهای ضروری از دولت مانند نفت کوپنی بود، دانشآموزان این نیازها را برآورده میکردند.
فاضلی ادامه میدهد: همچنین دانشآموزان بسیجی در انجام امور خانوادههای شهدا همت میکردند به عنوان مثال اگر شهیدی برای تشییع در محله میآوردند این دانشآموزان مقدمات لازم را برای انجام این مراسم آماده میکردند و همچنین شبها در منزل شهدا امور برگزاری مراسم دعای توسل، سینهزنی و روضهخوانی را انجام میدادند.
بازیگر نقش زن در تئاتر بودم
این جانباز بزرگوار میگوید: برادران دانشآموز بسیجی شبها داخل مسجد میماندند و حتی با خودشان شام میآوردند، سفره بازمیکردند و هر کس شامی که آورده بود، تقسیم میکرد و همه با هم میخوردند اما خانمها تا ساعت 16 -17 میماندند آنها قند چای، صبحانه و ناهار با خودشان میآوردند.
وی یادآور میشود: شبها که دانشآموزان بسیجی بیش از یکصد و 80 نفر بودند در مسجد دور هم جمع میشدند و برنامههای فرهنگی مختلفی مانند تئاتر اجرا میکردیم، شهید محسن زرینی در اجرای تئاتر لباسهای نظامی و اسلحه را از سپاه میگرفت و میآورد تا دانشآموزان تئاتر اجرا کنند بنده هم ارتباط خوبی با آنها داشتم و در تئاترها به دلیل زیبایی و شیطنتی که داشتم نقش زن ساواکی و یا انقلابی را بازی میکردم.
فاضلی میگوید: بنده به همراه دانشآموزان بسیجی در مدارس حضور پیدا میکردیم نمایش ورزش باستانی را برگزار میکردیم که رنگ و بوی مدرسه معنوی و ورزشی میشد همچنین با شهدایی مانند جلیل قزوینی نمایش تئاتر اجرا میکردیم که بنده به دلیل زیبایی گاهی نقش زن ساواکی و یا انقلابی را بازی میکردم در نقش زن ساواک آرایشم میکردند و در نقش زن انقلابی چادر سرم میکردند.
این جانباز بزرگوار بیان میکند: نزدیک به 60 تئاتر در مدارس اجرا کردیم و بیشتر در مدارس جنوب شهر قزوین مانند شمس، مصداق، غفار و فولادی بود و مجری همه تئاترها شهید محسن زرینی بود که رابطه سپاه و محله را بر عهده داشت و هماهنگیهای لازم را با مدارس جهت اجرای تئاتر انجام میداد.
استقبال دانشآموزان و جوانان از تئاتر
فاضلی اظهار میکند: داخل مدارس و محله وقتی تئاتر اجرا میکردیم با استقبال دانشآموزان، جوانان و قشرهای مختلف مردم روبرو میشدیم بهخصوص دانشآموزان دختر که داوطلب پرباقرص تماشای تئاتر بودند آن زمان ماهواره و گوشی نبود و هر برنامهای که به صورت زنده مانند تئاتر اجرا میشد مورد استقبال دانشآموزان قرار میگرفت و از تماشای چنین برنامههایی لذت میبردند و خوشحال میشدند.
وی ادامه میدهد: در هر مدرسهای که تئاتر اجرا میشد فردا تعداد قابل توجهی از این دانشآموزان به پایگاه بسیج جهت ثبتنام مراجعه میکردند و شهید محسن زرینی و انجیرانی آنها را سازماندهی میکردند.
این جانباز بزرگوار خاطرنشان میکند: در استقبال از تئاتر نه تنها دانشآموزان بلکه دانشجویان که 17- 18 ساله بودند و همچنین بزرگسالان از آن استقبال میکردند.