«آقامسیب رانندگی می‌کرد. یک آن، بچه ۱۲ ساله‌ای بدون توجه و با سرعت وارد خیابان شد و با ماشین بهش زدیم. بچه نقش زمین شد. مردم جمع شدند تا ببینند برایش چه اتفاقی افتاده است ...» ادامه این خاطره از شهید «مسیب مرادی‌کشمرزی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

احساس مسئولیت!

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید «مسیب مرادی‌کشمرزی»، دهم فروردین ماه سال ۱۳۲۹، در روستای خاکعلی از توابع شهر آبیک چشم به جهان گشود، پدرش علی، کشاورز بود و مادرش فاطمه‌سلطان نام داشت، تا پایان دوره کاردانی در رشته علوم و فنون نظامی درس خواند، پاسدار بود، ازدواج کرد و صاحب یک پسر و دو دختر شد. این شهید بزرگوار بیست‌وهشتم تیر ماه سال ۱۳۸۴، در دیواندره هنگام پاکسازی مناطق جنگی بر اثر انفجار مین و اصابت ترکش به کمر و پا، شهید شد، مزار مطهرش در زادگاهش واقع است و برادرش حسن نیز به شهادت رسیده است.

احساس مسئولیت!

پاسدار علی عباسی همرزم شهید مسیب مرادی‌کشمرزی روایت می‌کند: داخل شهر بانه با ماشین تویوتا می‌رفتیم. آقامسیب رانندگی می‌کرد. یک آن، بچه ۱۲ ساله‌ای بدون توجه و با سرعت وارد خیابان شد و با ماشین بهش زدیم. بچه نقش زمین شد. مردم جمع شدند تا ببینند برایش چه اتفاقی افتاده است. کار خدا بود که بچه چیزش نشد. بلند شد، می‌خواست فرار کند.

آقامسیب بچه را با همان ماشین تویوتا به بیمارستان صلاح‌الدین بانه برد. یکی دو ساعت معطل شدیم تا عکس، آزمایش و سی‌تی‌اسکن در بیمارستان گرفته شد.

دکتر گفت: چیزش نیست. آقامسیب بعد از اطمینان از سلامت بچه، به خاطر اینکه بعد از تصادف کفشش گم شده بود، به مغازه‌ای برد. برایش کفش و لباس خرید. پولی هم در جیبش گذاشت و بعد راهی خانه‌اش کرد. سبک برخورد آقامسیب مخصوص خودش بود.

منبع: کتاب آقا مسیّب (۴ فصل از زندگی سردار شهید مسیب کشمرزی‌مرادی)

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده