ناآرامیهای ضدحکومتی در ایران!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، امدادگر جبهه «شهربانو چگینی»، سوم خرداد ۱۳۲۹ در شهر قزوین به دنیا آمد. وی در رشته پرستاری درس خواند و با اعلام نیاز جبههها به پرستار، عازم مناطق جنگی شد و در بیمارستان شهید کلانتری و ورزشگاه تختی مشغول خدمت شد و به بیماران خدمات ارائه داد.
امدادگر جبهه، شهربانو چگینی روایت میکند: سال ۱۳۵۲ در کنکور شرکت نمودم و نمره قبولی گرفتم و ۵۳ به استخدام هلال احمر که بعدها تبدیل به بهداری شد درآمدم. سپس در بیمارستان کورش کبیر یا کوثر فعلی مخصوص جراحی و حوادث مشغول شدم.
۳۳ سال داشتم که ناآرامیها و اعتراضات ضدحکومتی در ایران به اوج خود رسید. من و دوستانم هنگام حکومت نظامی دور از چشم مأموران حکومتی به خانه مجروحان میرفتیم و زخمهای آنها را پانسمان میکردیم. سخت و اضطرابآور بود. ولی شیرینی آن به دشواریاش میارزید.
چند باری هم مجبور شدیم تعدادی از آنها که غریب بودند و از روستاها و محلههای خارج از شهر آمده بودند را به منزل ببریم. خان جان با میل و رغبت برای آنها غذا میپخت و من و کبری زخمهایشان را رسیدگی میکردیم.
در واپسین سالهای حکومت شاهنشاهی بود که من و همکاران بیمارستان و مسئولین شهری، یک ستاد انقلاب تشکیل دادیم. افراد مختلفی عضو گروه ما بودند. انگیزه همگی ما مبارزه با رژیم حاکم بود. در سطح گسترده اعلامیه تکثیر مینمودیم و به دست مردم میرساندیم. سخنرانیها و پیامهای امام را روی نوار ضبط میکردیم و نشر میدادیم و به داد مجروحان تظاهرات میرسیدیم. گاهی عدهای از اعضا با بعضی از اهداف ستاد مخالفت میکردند و مایوسانه میگفتند این کارها را نکنید ثمر ندارد. کسی نمیتواند با شاه در بیفتد.
منبع: کتاب به قول پروانه ۳ (خاطرات زنان امدادگر استان قزوین)